(12-06-2013, 10:14 AM)'pimi810' نوشته:آخه ببینید این قواعد بازی یه پروتکل فیکس شده نیست و مدام در حال تغییره. هیچ تضمینی وجود نداره که شما یه نفر هم قاعده پیدا کنید و این روند برای همیشه ادامه دار باشه. ببینید بچه هایی که اینجا دانشجو هستن در عرض 5 سال زندگیشون از این رو به اون رو میشه. شما وقتی دانشجویید و 1000 دلار درآمد دارین یه تصوری از همسر آینده تون دارین، وقتی رفتین سر کار و 7000 دلار درآمد دارین یه تصور دیگه. حتی ممکنه تو اون لول به بچه دار شد هم فکر کنید.
از اون ور اینجا چون فرصتها تقریبا برابره همه می خوان پیشرفت شغلی و .. داشته باشن. شما فرضا ازدواج کزدین، و یه کار خوب هم دارین و همسرتون کار خوبش تو یه ایالت دیگه ست. حاضرید باهاش جابجا شین و از درآمدتو بگذرین؟
این قضیه ی conflict of interests خیلی خیلی جدیه تو جوامع توسعه یافته. من هنوز نمی دونم چطوری باید هندل کرد این مساله رو. ضمنا هرجقدر سن بره بالا طرفین دچار "طناب شدگی" میشن و پیوند خوردنشون سخت تر.
من کاملا باهات موافقم که قوانین فیکس شده نیستند، اصلا رابطه یه موجود زنده ست که مدام نیاز به رسیدگی داره...قوانین حاکم برش هم زنده هستن...
من فک می کنم مهم اینه که مسیر رشد شخصیتی شما و فرد مقابل هم جهت باشه و البته که گذشت و انعطاف از طرف هر دو نفر و نه فقط یک نفر، شرط لازم یک رابطه و ازدواج موفقه....
و اینکه اصلا متوجه این حرفت نمی شم، مثلا من به عنوان یه مرد نوعی باید بگم اگه درآمدم زیاده زنم باید خیلی خوشگلتر باشه؟ : O
معیارها ی درست به نظر من، به عدد درآمد کاری نداره..مهم اینه اون فرد لایق باشه و تنبل نباشه...
و برای بچه دار شدن، موافقم که می بایست کفی از رفاه و امکانات آموزشی و پرورشی رو بشه afford کرد تا بشه به موضوع بچه دار شدن فکر کرد...اما این ربطی به انتخاب همسر نداره به نظرم...
و در مورد سوالت، این دقیقا به همون قوانینی برمی گرده که گفتم..برای منی که ذاتا دلم می خواد چند بعدی باشم و نه Career-Oriented, اگر از زندگیم راضی و دلخوش باشم، و معتقد باشم همسرم با من یکدله و پیشرفت من هم براش مهمه(این رو در فرازهای قبل نشون داده باشه و شغلی که بهش پیشنهاد می شه بسیار بهتر از موقعیت فعلیش باشه)، بله! حتما شغلمو ول می کنم و همراهش می رم و شغل جدیدی پیدا می کنم...اینه که می گم تهدیدها می شه فرصت...
همه چیز وابسته به انتخاب درست، توجه و مراقبت مدام از رابطه و انعطاف پذیریه دو طرفه ست...
من فک می کنم مهم اینه که مسیر رشد شخصیتی شما و فرد مقابل هم جهت باشه و البته که گذشت و انعطاف از طرف هر دو نفر و نه فقط یک نفر، شرط لازم یک رابطه و ازدواج موفقه....
و اینکه اصلا متوجه این حرفت نمی شم، مثلا من به عنوان یه مرد نوعی باید بگم اگه درآمدم زیاده زنم باید خیلی خوشگلتر باشه؟ : O
معیارها ی درست به نظر من، به عدد درآمد کاری نداره..مهم اینه اون فرد لایق باشه و تنبل نباشه...
و برای بچه دار شدن، موافقم که می بایست کفی از رفاه و امکانات آموزشی و پرورشی رو بشه afford کرد تا بشه به موضوع بچه دار شدن فکر کرد...اما این ربطی به انتخاب همسر نداره به نظرم...
و در مورد سوالت، این دقیقا به همون قوانینی برمی گرده که گفتم..برای منی که ذاتا دلم می خواد چند بعدی باشم و نه Career-Oriented, اگر از زندگیم راضی و دلخوش باشم، و معتقد باشم همسرم با من یکدله و پیشرفت من هم براش مهمه(این رو در فرازهای قبل نشون داده باشه و شغلی که بهش پیشنهاد می شه بسیار بهتر از موقعیت فعلیش باشه)، بله! حتما شغلمو ول می کنم و همراهش می رم و شغل جدیدی پیدا می کنم...اینه که می گم تهدیدها می شه فرصت...
همه چیز وابسته به انتخاب درست، توجه و مراقبت مدام از رابطه و انعطاف پذیریه دو طرفه ست...
مژده ی رحمت برساند سروش. . .