عضــویت  قبلا ثبت‌نام کرده‌اید؟ ورود
ورود
نام‌کاربری
رمزعبور: فراموشی رمزعبور
 
for education, not for profitآکادمیا کافه
  • انجمن
  • جزوه (ویکی)
  • نتایج پذیرش
    • نتایج پذیرش
    • شانس پذیرش
    • رزومه‌ها
  • نتایج ویزا
    • نتایج ویزا
    • آمار سفارت‌ها
    • برندگان لاتاری گرین کارت
  • دانشگاه‌ها
    • دانشگاه‌ها
    • ملزومات پذیرش
  • کتابخانه
  • جستجو
    • جستجوی پیشرفته
  • اعضا
  • تقویم
  • راهنما
آکادمیا کافه گفتگوی خودمانی کاربران گفتگوی خودمانی v
1 2 بعدی »
می تونم دلتنگی و غربت رو تحمل کنم؟؟

صفحه‌ها (7): « قبلی 1 2 3 4 5 6 7 بعدی »
رتبه موضوع:
  • 4 رای - 4.25 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حالت موضوعی
می تونم دلتنگی و غربت رو تحمل کنم؟؟
آفلاین Elmira98
AcademiaCafe Senior Undergrad
**
نقل قول
 
ارسال‌ها: 13
امتیاز: 9
امتیاز این پست: 3
#51
17-09-2014, 01:12 PM
(16-09-2014, 09:12 PM)'sepinaz' نوشته:
المیرا خانم چند سالتون هست اینقدر نگرانید؟
من هم یه زمانی از شهرستان که میومدم تهران بال بال میزدم
به خاطر حس استقلال که میتونستم تجربه کنم و .....
ولی بعد فهمیدم که چفدر آدم اجتماعی هستم و واقعا به دوست و هم صخبت و خانواده نیاز دارم( اینو الان قبول دارم که اتفاقا کسایی که بال بال میزنن بیشتر در معرض خطرن و حتی تو خانواده یه زمانی به بی احساس بودن معروف بودم)
حالا تجربه ی اون موقع رو استفاده میکنم
و تو هر محیط جدیدی سعی میکنم ختما اول چند تا دوست نه چندان صمیمی پیدا کنم
حس دلتنگی سال اول طبیعی هس
حالا جابجایی تو یه کشور و با اینکه میتونستم آعر هر ترم به خونواده سر بزنم (شهرمون دور بود و نمیتونستم تو هر تعطیلی برم پیش حانواده ) اونقدر گرون برام تموم شد و اون موقع تو سن 18 که یه کنکوری بودم که تازه خلاص شده اینقدر از مهارت های زندگی و دوستیابی اطلاع نداشتم
فکر میکردم زندگی اینه سرت تو درس باشه و دوست هوب هودش جذبت میشه ( بهترین و صمیمی ترین دوستام مال دوران دبیرستانم هستم هنوز هم) ولی الان میفهمم اشتباه میکردم و مخصوصا همون سال اول باید هودم رو بیشتر تو فعالیت های فرهنگی دانشگاه جا میدادم
به هر حال زیاد صحبت نکنم
شما باید مهارت های دوستیابی رو تو خودت پرورش بدی
و همزمان 100 درصد حس دلتنگی هم خواهی داشت ( دوری از خانواده و مردمی بافرهنگ کاملا متفاوت و ......)
تنها مورد مهم این هست که اجازه ندی حس دلتنگی به راهی که قراره بری صدمه بزنی
و یه مورد مهم هم به قول آقای brusa1994 بهشت نسازیم از جایی که قراره بریم و از قبل واقعیت ها رو دیده باشیم ( مث من که فکر میکردم دانشگاه چی هس و چی شد)

 
 
 

 
بهله ....
مرسي دوست عزيز اما قضيه اصن دوست پيدا كردن و اينا نيست. دوست خودش اتومات پيدا ميشه ، خوب و بد داره اما پيدا ميشه.  با شناختي كه از خودم دارم شخصيتم اجتماعيه و دوستان زيادي دارم. از اين نظرا مشكلي ندارم . دلتنگي  فقط برا خانوادمه.
 هيچ دوستي جاي خانواده رو نميتونه بگيره.
تجربه ي غربت هم نداشتم.
اما خب تو پست قبليمم گفتم : ( آدم تا پاش به مقصدش نرسه نميتونه در مورد حال و روزش قضاوت كنه. ... آمادگي قبل از سفر و آمار مقصد رو داشتن هم خيلي موثره )
نه بهشتي تو ذهنم نساختم. اين اجازه رو هم نميدم حس دلتنگي منو از هدفم دورم كنه. [img]images/smilies/smile.gif[/img]


Viel Glück

خدا با منه ...
نقل قول  

آفلاین نایینی
AcademiaCafe Senior Undergrad
**
نقل قول
 
ارسال‌ها: 71
امتیاز: 8
امتیاز این پست: 4
#52
17-09-2014, 01:45 PM
نگران نباشید
برای رسیدن به اقیانوس ها باید بتونید ساحل آرام را ترک کنید . غم غربت برا همه هست ولی وقتی به هدفت فکر کنی راحتر میشه تحملش کرد
موفق باشی
نقل قول  

آفلاین saaaaam
Graduated Hero
*****
نقل قول
 
ارسال‌ها: 1,843
امتیاز: 3,648
امتیاز این پست: 10
#53
17-09-2014, 10:14 PM
(17-09-2014, 01:12 PM)'Elmira98' نوشته:
بهله ....
مرسي دوست عزيز اما قضيه اصن دوست پيدا كردن و اينا نيست. دوست خودش اتومات پيدا ميشه ، خوب و بد داره اما پيدا ميشه.  با شناختي كه از خودم دارم شخصيتم اجتماعيه و دوستان زيادي دارم. از اين نظرا مشكلي ندارم . دلتنگي  فقط برا خانوادمه.
 هيچ دوستي جاي خانواده رو نميتونه بگيره.
تجربه ي غربت هم نداشتم.
اما خب تو پست قبليمم گفتم : ( آدم تا پاش به مقصدش نرسه نميتونه در مورد حال و روزش قضاوت كنه. ... آمادگي قبل از سفر و آمار مقصد رو داشتن هم خيلي موثره )
نه بهشتي تو ذهنم نساختم. اين اجازه رو هم نميدم حس دلتنگي منو از هدفم دورم كنه. [img]images/smilies/smile.gif[/img]
Viel Glück
سلام دوست خوبم
من حدود 1 ماه هست که امدم فنلاند و قبلشم از خانوادم هیچوقت دور نبودم! بنظر من ارتباطاتی مثل وایبر و اسکایپ باعث شدند که فاصله بین ادما کم بشه فقط کافی هست همیشه به اینده فکر کنی و به این نکته که باید باعث افتخار خانواده بشی
اینکه همش بگی وای الان تنها هستم خانواده چکار می کنند و ... فقط باعث میشه هم به خودت و هم به خانوادت ضربه بزنی
احساس دلتنگی کاملا طبیعی هست ولی نباید موجب ازار خودت و خانوادت بشه
همه جا ادم خوب و بد داره کافی هست یک دوست خوب پیدا کنی تا بتونی در خارج از کشور احساس تنهایی و غربت کمتری بکنی
کاملا درسته اینجا بهشت نیست البته همه جا مزایا و معایبی دارد ولی با چشم باز بیای بهتر هست
شاد باشی
[b]An investment in knowledge pays the best interest

لطفا سوالات خود را در فروم مطرح نمایید حتی شما دوست عزیز! لطفا بجای ارسال پست تشکر از گزینه "اضافه کردن به امتیاز کاربر". استفاده نمایید! [/b]
نقل قول  

آفلاین hasti.k
AcademiaCafe Senior Undergrad
**
نقل قول
 
ارسال‌ها: 21
امتیاز: 13
امتیاز این پست: 0
#54
09-11-2014, 08:58 PM
بچه ها جایی پیدانکردم سوالمو مطرح کنم..شرمندم....اضافه بر غم دوری از عزیزان و خانواده درصورت پذیرش چقد باید سرمایه داشته باشم تو جیبم؟؟؟[img]images/smilies/sad.gif[/img]
نقل قول  

آفلاین M1KE
Advisor
Advisors
نقل قول
 
ارسال‌ها: 3,187
امتیاز: 12,758
امتیاز این پست: 10
#55
09-11-2014, 10:27 PM
اتفاقا یکی از عوامل تاثیرگذار بر پدیده تحمل دوری و دلتنگی، میزان استقلال مالی و توانایی مالی فرد هست. اگر نتونید هزینه های تحصیل و زندگی رو تامین کنید و شرایط سختی از این نظر داشته باشید احتمال اینکه زودتر هم به یاد شرایط راحتی که در کنار خانواده داشتین بیافتین (دست کم از نظر مالی) بیشتر میشه.

هزینه های تحصیل در کشورهای مختلف متفاوت هست ولی اگر بخواهیم یک متوسطی بدیم در اغلب کشورهای غربی شما برای اینکه یک زندگی دانشجویی در سطح دانشجویی داشته باشید حدود ماهی سه میلیون تومن (حدود 1000 دلار در آمریکای شمالی یا 800 یورو در کشورهای اروپایی) نیاز خواهید داشت. برای هزینه های تحصیل هم به طور تقریبی سالی 50 میلیون تومن (حدود 15000 دلار در آمریکای شمالی و حدود 10000 یورو در اروپا) نیاز خواهید داشت. طبیعتا هر چه اینها رو کمتر کنید شرایط زندگانی سخت تر میشه (مثلا باید خونه رو با یک دانشجوی دیگه ای مشترک بشین و/یا خونه موردنظر کوچیک تر و دورتر از مرکز شهر باشه) و در مورد دانشگاه هم سراغ دانشگاه هایی برین که هزینه کمتری می گیرن که معمولا رتبه بدتری دارند.

دو حالت داره یا این هزینه ها توسط یک منبع بیرونی مثل استاد راهنمای شما یا بورس ها و کمک هزینه هایی که دانشگاه در اختیار شما می گذاره تامین میشه یا هم اینکه این هزینه ها رو می بایست خودتون یا خانواده تون بپردازید. تامین هزینه هایی که اشاره کردم از روش دوم (یعنی خود شخص یا خانواده اش) حتی برای خیلی از خانواده های متمول هم سخته و دیدم که حتی اونها هم در خورد و خوراکشون خیلی صرفه جویی می کنند که فشار زیادی به خانواده وارد نشه و به همین دلیل اغلب دانشجویان سراغ گزینه اول که به دست آوردن کمک هزینه از استاد یا دانشگاه هست میرن.

برای به دست آوردن اطلاعات در مورد چگونگی تامین کمک هزینه و انواع اون می تونید تاپیک های انجمن کمک هزینه و تماس با استادان رو بخونید رو مطالعه کنید.

(09-11-2014, 08:58 PM)'hasti.k' نوشته: بچه ها جایی پیدانکردم سوالمو مطرح کنم..شرمندم....اضافه بر غم دوری از عزیزان و خانواده درصورت پذیرش چقد باید سرمایه داشته باشم تو جیبم؟؟؟[img]images/smilies/sad.gif[/img]

 
 
ای دگرگون کننده ی دل ها و چشم ها / ای گرداننده ی روزها و شب ها / ای تغییر دهنده ی روزگار و انسان ها / حال ما را به بهترین حال دگرگون فرما
.We are all visitors to this time, this place. We are just passing through. Our purpose here is to observe, to learn, to grow, to love... and then we return home
Aboriginal Proverb -
نقل قول  

آفلاین automotive
Consultant
*****
نقل قول
 
ارسال‌ها: 2,101
امتیاز: 2,914
امتیاز این پست: 3
#56
04-12-2014, 06:25 PM
اشتباه نکنید!!! چرا اینقدر به آینده فکر میکنید؟ مثلا الان اگر فکر کنید که اگه 4 سال خانوادتون رو نبینیو چی؟ خب معلومه که نمیرید.
اجازه بدید اتفاقات خودش به ترتیب اتفاق بیافته. شما برید, دلتنگ بشید، بعدش راه حلش پیدا میشه. مثلا مشاور، صحبت با آدمایی که چند ساله رفتن.
به خودتون رحم کنید. اگه بخواین به این مسائل فکر کنید هیچوقت به خارج نمیرید

پ ن : تجربه دوستان این هستش که اول شکه میشی،
بعدش میگی چقدر اینجا قشنگ و مدرن هستش
بعدش براتون طبیعی میشه و یاد خانوادتون میافتید
میرید مشاوره یا با دوستان صحبت میکنید ( دوستان  مشاور میگن این طبیعی هستش و باید سر خودتونو گرم کنید)
اما همچنان دلسرد میشید و به شدت میترسید
به فکر برگشت میافتید
یا تسلیم میشید و  برمیگردید
یا ادامه میدید
کم کم خوب میشید
به گذشته نگاه میکنید و به استقلالی که بدست آوردید افتخار میکنید.
از خودتون ممنون میشید که محکم بودید.
 
It is not only for what we do that we are held responsible, but for what we not do - Moliere
T.P.O | NoteFull Video | GRE Magoosh Video
لطفا پیش از پرسیدن سوال جزوه را مطالعه کنید
محک
نقل قول  

آفلاین akbar_saeedi
AcademiaCafe Masters Student
***
نقل قول
 
ارسال‌ها: 342
امتیاز: 271
امتیاز این پست: 3
#57
14-12-2014, 02:41 AM (آخرین تغییر در ارسال: 14-12-2014, 02:41 AM توسط akbar_saeedi.)
به نظر من هر فکر و هدفی که در ذهن مبارک انسان نقش میبنده مدتها راجبش در مورد ایجاد توانایی و همخوانی استعدادهای فرد با اون هدف در فرد زمینه سازی شده و هر هدف و میلی یک شبه در فرد ایجاد نمیشه...در واقع زمان هدف گذاری فقط مرحله آخر اون زمینه سازی هاست و البته اولین قدم به سمت دستیابی... بنابراین اگه در ما میل به رفتن و ترک خانواده انقد قوی هست حتمن توانایی کنار آمدن با مشکلاتش از قبل در ما ب وجود اومده و جای نگرانی نداره به شرطی ک ب اهداف و امیال و توانایی های مرتبط به اون در خودمون ایمان داشته باشیم..

این پست رو وقتی گذاشتم ک بعد از نگاهیدن چند قسمت سریال friends مغزم داره error میده... خدا کنه منظورم رسیده باشه
جهان سوم جایی است که هر کسی بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه‌اش خراب می‌شود و هر کسی بخواهد خانه‌اش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد. دکتر حسابی





نقل قول  

آفلاین nixe2006
AcademiaCafe Senior Undergrad
**
نقل قول
 
ارسال‌ها: 77
امتیاز: 161
امتیاز این پست: 4
#58
11-06-2015, 01:08 PM
سلام به همه
من الان آلمان هستم.اینجا هم مثل ایران زندگی روزهای خوب و بد زیادی بهتون نشون میده.با رسیدن مشکلات تمام زحماتی که واسه ویزا و پذیرش کشیدید از یادتون میره.روزهای زیادی هست که در مورد تصمیمتون مردد میشید.ولی همه اینها گذزاست.تا شش ماه آدم اصلا از هیچ چیز مطمئن نیست.قادر به درک موقعیت خودش نیست واسه همین نمیدونه چه موضعی باید در برابر مشکلات بگیره. بیشتر کسایی هم که بر میگردند بو این فاصله شش ماه تا یک سال هستند.اینکه طرف از خارج چه دیدی داره وقتی میاد خیلی موثره.ولی وقتی که یک سال گذشت همه چی براتون روشنتر میشه.در برابر مشکلات میتونید بایستید ولی من براتون چند توصیه دارم که وقتی اومدین همینترو الگه به کار ببرین شوکه نمیشین و تحمل محیط آسونتر میشه
1.دنبال رابطه صمیمی با کسی نباشید آلمانیها از آدم به دورند.اجتماعی هستند ولی اگه فکر میکنین کسی پیدا میشه که واستون وقت و انرژی بذاره اشتباه میکنین از طرفی اگه مشکلی تو اون رابطه ایجاد شه تو روحیتون تاثیر بدی میذاره و همینطور رو بازده درسیتون.
2.همه تلاشتونو واسه درسها بکنین و بدونین اگه مثل ایران درس بخونین درسهارو پاس میکنین.همونجوری باشید که تو ایران بودید.البته من خودم تو ایران درسخون بودم نمیدونم بقیه چه جوری بودن
3. دانشجو یعنی کسی که به فکر درسه من خودم یک سال و نیم اول رو فقط برنامه ریزی رو درس کردم با وجودیکه زیر فشار مالی بودم.
4.مشکلاتتون رو با کسی در میون نذارید مطمئن باشید هیچکس کمکتون نمیکنه فقط با این کار خودتونو از عکس العمل دیگران ناراحت میکنید.چون اینجا حتی پدر و مادر و بچه باهم تو منی دارند.فرهنگشون با ما متفاوته که پدرومادر از دهن خودشون در میارن میذارن بو دهن بچه. همیشه فکر نیکردم پدر مادرم برام کاری نکردن ولی الان که اینارو میبینم واقعا از طرز فکر قدیمم ناراحت میشم
5. اگه سرتون به درس باشه و آسته برین آسته بیاین موفق میشید درستونو تموم کنید و وارد بازار کار شید.
6.خیلی رفتارهای مایوس کننده میبینید ولی اهمیتی ندید و کاراتونو پیش ببرید.به من خیلی فشار روحی اومد با گذشت یکسال هنوزم از بعضی چیزا مه میبینم شوکم با خودم میگم مگه تو قرن 21 هنوز همچین طرز فکری ممکنه اونم تو کشوری اوروپایی. ولی از تصمیم خوشحالم و به زودی درسم تموم میشه و از این مرحله سخت میگذرم.تا بیاین بفهمین چی به چیه زمان مثل برق و باد گذشته بهترین کار اینه که فقط و فقط حواستونو جمع درس کنید و نه حاشیه ها و وقتی رو که میخواهین صرف حاشیه ها کنین صرف پیش بردن خودتون کنید
امیدوارم حرفام کمک کننده باشه.
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح             ورنه طوفان حوادث ببرد بنیادت
نقل قول  

آفلاین nixe2006
AcademiaCafe Senior Undergrad
**
نقل قول
 
ارسال‌ها: 77
امتیاز: 161
امتیاز این پست: 5
#59
11-06-2015, 06:38 PM
در ضمن پیدا کردن شبکه های ایرانی به روحیه من خیلی کمک کرد همینطور وجود همخونه ای اگرچه مثل دوران بی همخونه ایم راحت نیستم ولی از تنهایی بهتره در ضمن پول تلویزیون هم نصف میشه وقتی همخونه ای دارید.پول تلویزیون یک قبضه که چه تلویزیون دارید چه ندارید باید این قبض رو پرداخت کنید.این قانونه. اینکه شما این هنر رو دارید که خودتون رو چطور سرگرم کنید خیلی مهمه. به مرور دوستانی پیدا میکنید و باهم برنامه های تفریحی میذارید مثلا استخر.واسه من این دوران سخت بود چون افتادم تو یک روستا که خیلی ساکت و آرومه.ولی روزهای شیرینی هم داشتم و میرفتم dorfcafe و با مردم آشنا میشدم یعنی شورای محل.یکشنبه ها میتونید صبحها تو مراسم مذهبی شرکت کنید و بعدش افراد باهم غذا و یا کیک و قهوه میخورن با هزینه کم و با هم آشنا میشن. هر روستایی یک CVJM داره که انجمن جوانان است مکانهای تفریحی هم داره مثلا بولینگ. من هم ماههای اول محیط رو خیلی گنگ میدیدم ولی الان وقتی تو همین روستا وارد اتاقم میشم احساس میکنم زندگیمو اینجا دوست دارم چون اطلاعاتم بالا رفته. و تعطیلات میتونید به شهرهای دیگه با بلیط مجانی دانشجویی در استان خودتون سفر کنید و جاذبه هاشو کشف کنید. یا با اینترنت زبان تمرین کنید.کم کم یاد میگیرید با محیط سازگار شید واسه همتون آرزوی موفقیت میکنم
www.iran-livetv.comکانالهای ایرانی
www.iriptv.com
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح             ورنه طوفان حوادث ببرد بنیادت
نقل قول  

آفلاین over
AcademiaCafe Senior Undergrad
**
نقل قول
 
ارسال‌ها: 52
امتیاز: 16
امتیاز این پست: 0
#60
08-12-2016, 01:24 AM
نظر شخصی من اینه که هدف شما چقدر براتون مهمه!!
این عامل واقعا کمک کننده است به طوری که حاضر باشید شب نخوابید یا خیلی کم بخوابید تا به هدفتون برسید
برای انسان های برزگ بن بستی وجود ندارد ، یا راهی خواهند یافت ( پیدا میکنند ) ، یا راهی خواخند ساخت (می سازند ) .
همه ی انسان های می توانند آدم بزرگی باشند ، به خودت باور داشته باش.
نقل قول  

جدیدتر | قدیمی‌تر
صفحه‌ها (7): « قبلی 1 2 3 4 5 6 7 بعدی »


Reddit   Facebook   Twitter  
  • نمایش نسخه قابل چاپ
پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع:
1 مهمان

  • AcademiaCafe
  • بازگشت به بالا
  • نسخه موبایل
  • نشانه‌گذاری همه انجمن‌ها به عنوان خوانده شده
  • تماس با ما
زمان کنونی: 03-07-2025، 03:25 PM powered by: MyBB, © 2002-2025 MyBB Group.
حالت خطی
حالت موضوعی