(14-07-2017, 02:42 AM)M1KE نوشته: در کشورهای غربی هم خوشیختانه اگر متوسط بگیرین و از استثناها صرف نظر کنید در مقایسه با شرقی ها فشاری که جامعه بر روی شیوه زندگانی شما می گذاره کمتره به خصوص در شرایطی که به اقلیت خیلی خاص و بارزی تعلق نداشته باشید و در شهرهای نسبتا بزرگتر که تنوع فرهنگی بیشتری دارند زندگی کنید.
وقتی معیارها و باورهای شخصی خودتون رو تونستین تعریف کنید یا به اصطلاح فهمیدین که با خودتون چند چند هستین و دنبال چی هستین اونوقت یک عده شبیه خودتون از بین اون خیل عظیم آدم ها با فرهنگ ها و طرز فکرهای مختلف پیدا میشه. ممکنه اون عده موردنظر ایرانی باشن ممکن هم هست خارجی باشن. بهتره چند سالی رو همین طوری اندر احوال فرهنگ های دیگه سیر کنید تا به تدریج خودتون رو پیدا کنید بعد می تونید راحت تر تصمیم بگیرید.
موفق باشید.
غربی:
باسه همین می گم بعد تایوان نرم ژاپن. این شرقی ها نمی خان ما جهان سومی ها رو. اگر هم دو تا ایرانی تو این کشورها تونستن ازدواج کنن، لابد کسایی بودن که از 20 سالگی دختر تور می کردن.
من تو ایران راه می رفتم، دیدم یک دختر و پسر دست همو گرفتن. به خودم گفتم "تو 8 سال خارج بودی نتونستی این کار رو بکنی"
بنابراین من باید کشوری برم درس بخونم که راحت ترین شرایط برای ازدواج با خارجی ها رو داره. اجازه بدن تفاوت فرهنگی را یاد بگیرم، نه اینکه اخراجم کنن.
و هم اینکه بتونم داستان بفیه ایرانی هایی که دنبال همسر خارجی بودن را بخونم که متاسفانه هر جا دنبالش می گردی سانسورش می کنن. انگار ازدواج با ایرانی هم جزو قوانینه.
این لینک خبر از بی بی سی راجب چین:
http://www.bbc.com/news/world-asia-24371673
قسمتی از خبر:
"In the past, students had been expelled for dating or marrying foreigners. We didn't know what would happen if the university administration found out, so we told no-one he was living off-campus with me," she says.
ایرانی:
من به ایرانی ها همون اول می گم که با ایرانی ازدواج نمی کنم. حتی اگه شخصیت عالی داشته باشه. دخترهای خوبی هم منو خواستن، خوشبختانه زود بهشون گفتم که قضیه حاد نشه. بعدن هم با هم دوست موندیم. اصلن یه ایرانی فارسی حرف نمی زد، عاشقش شدم! بعدا به سختی تونستم فراموشش کنم.
دلیلی که زن خارجی می خوام گرفتن پناهندگی نیست. با ایرانی الاصل هم ..... خارجی می خام، می دونم اگه آمریکایی بودم هر کشوری می رفتم درس بخونم هفته ای دو نفر عاشقم می شدن. نمی خوام به خاطر ایرانی بودنم مجبور شم با هموطنم ازدواج کنم. اصلن تعریف من از خوشبختی اینه که طرف مقابلم از یک فرهنگ دیگه باشه (حتی اگه من خودم اروپایی بودم)
قطعا اگه ملیت بهتری داشتم، نصف این دوستی هام به ازدواج ختم می شد و بورسهام را تا لقمه آخر می دادم پایین.
اگه من فان نیستم، چرا عنقدر دوست پیدا می کنم. بیاین برین از کنار من دوست نمی خام. شما که هفته دیگه از من بدتون می آد، خوب همین الان برین. (علت جلب توجه، خارجی بودن منه، وگرنه تو دست و پای مردم نمی پلکم)