من قبل از خروج از ایران ازدواج کردم و با همسرم از ایران خارج شدم. یک مقدار از تجربیات خودم رو میگم و امیدوارم که به دوستان کمک کنه تا دید بهتری در این زمینه پیدا کنند.
من از ابتدا با فاند وارد امریکا شدم. علیرغم این که در شهر گرونی زندگی میکردیم، حقوق دانشجویی (فول فاند) تقریبا کفاف مخارج زندگی دانشجویی رو برای دو نفر میداد و خوشبختانه دانشگاه هم به دانشجویان متاهل آپارتمانهای مناسبی با قیمت مناسب میداد که شرایط رو نسبتا ساده میکرد. بعد از این که همسر من هم پذیرش با فاند گرفت، دیگه هیچ مشکل مالی خاصی وجود نداشت و سطح زندگی ما از سطح زندگی دانشجویی بالاتر بود.
اگر فاند و ساپورت خانوادگی مطمئن ندارید، ازدواج قبل از خروج از ایران ریسک زیادی داره و در این مورد با نظر پژمان کاملا موافقم که سعی کنید یکی دو سالی در کشور مقصد زندگی کنید و شرایط رو آماده کنید و بعد ازدواج کنید.
مساله مالی برای تصمیمگیری در مورد ازدواج مهمه، اما تنها مساله مهم نیست. زندگی در خارج از کشور مسائل و مشکلات خاص خودش رو به همراه داره. مهاجرت به خصوص در یک سال اول خیلی سخته. دوری از خانواده، مشکلات زبان، و وارد شدن به جامعهای با فرهنگ کاملا متفاوت از مشکلات مهمی هست که میتونه زندگی خانوادگی رو تحت الشعاع قرار بده و به نظر من باید در انتخاب فرد برای ازدواج دقت کرد و مطمئن بود که این مشکلات برای هر دو طرف قابل درک هست و هر دو طرف خودشون رو برای ایستادگی در برابر این مسائل آماده کردهاند.
یکی از مشکلاتی که گاهی برای همسران دانشجوها در خارج از کشور اتفاق میافته اینه که در مدتی که همسرشون دانشجو هست بیکار میمونند و از نظر روحی تحت فشار قرار میگیرند. مثلا در امریکا همسران دانشجوها با ویزای F-2 نمیتونند کار کنند و از خانواده و دوستانشون هم دور هستند و در نتیجه اکثر اوقات رو در منزل سپری میکنند و به همین خاطر دچار مشکلات روحی و افسردگی میشن. این مورد رو هم در زمینه ازدواج مدنظر قرار بدید و اگر بتونید با کسی ازدواج کنید که ایشون هم بتونه در خارج از کشور ادامه تحصیل بده خیلی بهتره.
من از ابتدا با فاند وارد امریکا شدم. علیرغم این که در شهر گرونی زندگی میکردیم، حقوق دانشجویی (فول فاند) تقریبا کفاف مخارج زندگی دانشجویی رو برای دو نفر میداد و خوشبختانه دانشگاه هم به دانشجویان متاهل آپارتمانهای مناسبی با قیمت مناسب میداد که شرایط رو نسبتا ساده میکرد. بعد از این که همسر من هم پذیرش با فاند گرفت، دیگه هیچ مشکل مالی خاصی وجود نداشت و سطح زندگی ما از سطح زندگی دانشجویی بالاتر بود.
اگر فاند و ساپورت خانوادگی مطمئن ندارید، ازدواج قبل از خروج از ایران ریسک زیادی داره و در این مورد با نظر پژمان کاملا موافقم که سعی کنید یکی دو سالی در کشور مقصد زندگی کنید و شرایط رو آماده کنید و بعد ازدواج کنید.
مساله مالی برای تصمیمگیری در مورد ازدواج مهمه، اما تنها مساله مهم نیست. زندگی در خارج از کشور مسائل و مشکلات خاص خودش رو به همراه داره. مهاجرت به خصوص در یک سال اول خیلی سخته. دوری از خانواده، مشکلات زبان، و وارد شدن به جامعهای با فرهنگ کاملا متفاوت از مشکلات مهمی هست که میتونه زندگی خانوادگی رو تحت الشعاع قرار بده و به نظر من باید در انتخاب فرد برای ازدواج دقت کرد و مطمئن بود که این مشکلات برای هر دو طرف قابل درک هست و هر دو طرف خودشون رو برای ایستادگی در برابر این مسائل آماده کردهاند.
یکی از مشکلاتی که گاهی برای همسران دانشجوها در خارج از کشور اتفاق میافته اینه که در مدتی که همسرشون دانشجو هست بیکار میمونند و از نظر روحی تحت فشار قرار میگیرند. مثلا در امریکا همسران دانشجوها با ویزای F-2 نمیتونند کار کنند و از خانواده و دوستانشون هم دور هستند و در نتیجه اکثر اوقات رو در منزل سپری میکنند و به همین خاطر دچار مشکلات روحی و افسردگی میشن. این مورد رو هم در زمینه ازدواج مدنظر قرار بدید و اگر بتونید با کسی ازدواج کنید که ایشون هم بتونه در خارج از کشور ادامه تحصیل بده خیلی بهتره.
«ارزش زندگی میتواند با توانایی فرد برای تغییر سرنوشت انسانهایی که در موقعیت پایینتری از وی قرار دارند، اندازهگیری شود.» --Bill Strickland
لطفا سوالاتتون رو در فروم بپرسید و از پیام خصوصی برای این منظور استفاده نکنید. در صورتی که مایلید من به سوال شما پاسخ بدم @Babak رو در متن سوال قرار بدید.
چنانچه با ساختار فروم آشنا نیستید و نمیدونید سوالتون رو کجا بپرسید، سوالتون رو در این موضوع مطرح کنید تا مشاوران شما رو راهنمایی کنند.
لطفا سوالاتتون رو در فروم بپرسید و از پیام خصوصی برای این منظور استفاده نکنید. در صورتی که مایلید من به سوال شما پاسخ بدم @Babak رو در متن سوال قرار بدید.
چنانچه با ساختار فروم آشنا نیستید و نمیدونید سوالتون رو کجا بپرسید، سوالتون رو در این موضوع مطرح کنید تا مشاوران شما رو راهنمایی کنند.