(26-11-2011, 04:40 PM)mohamad0014 نوشته: کریم عزیزدرود
همه می دانند که بدون پول علم رشد نخواهد کرد و خیلی هم طبیعی هست ولی مشکل انجا پیدا می شه که بعضی از افراد به اصلاح اکادمیک اولویتشون پول می شه و علم را در رتبه دوم می بیند دقیقا همان نگاه حاجی بازاری ها...
منابع مالی باید باعث تولید علم شود نه برعکس.....
این پست قدیمیه ولی من الان دیدم. بحث سر اینه که "منابع مالی باید باعث تولید علم شود و نه برعکس" تا چه حدی درسته.
منابع مالی بیشتر، موجب رفاه عموم مردم و زندگی در آسایش بیشتر است. یعنی تقریبا برعکسه. از نظر اخلاقی هم که به قضیه نگاه بشه، علمی که به تولید ثروت بیشتر منجر بشه، رفاه بیشتری رو برای عموم مردم به همراه داره و زندگی بهتری رو برای اونها به ارمغان میاره، چیزی که به نظر من بیشتر به یک اتوپیا نزدیک هست تا اینکه من نوعی رو راضی نگه داره که این به نظر من یک نگاه اينديويجواليسم هست و اتفاقا این نگاه با اخلاقیات منافات بیشتری داره!! البته در نگاه من (اگر بخوام زندگی رو بر پایه اخلاقیات استوار کنم. اگر نه که هیچ! ثروتی هست که تولید می شه و چه بهتر که من بیشتر بهره مند بشم!)
از دید فلسفی هم این قضیه بیشتر با اراده خیر " good will" همپوشانی داره تا اینکه صرف لذت بردن از رهیافت به دنیای ناشناخته ها و احساس مکاشفه در فضای جهان بیرون بدون داشتن "اتیک" های ضروری زندگی نوع بشر باشه.
البته در تمامی این موارد از نظر من پاسخ به یک مجموعه رو باید در نظر گرفت. اینکه تولید علم یا ثروت ناشی از اون ابزاری برای پروپاگاندای گروهی از افراد می شه یا جامعه رو به استبدادی فراگیر سوق می ده (مثل ماجراهای شوروی سابق)، فساد گروهی از افراد رو موجب می شه و خیلی چیزهای دیگه؟
در انتها، هر قضیه ای رو از مناظر مختلف می شه در نظر گرفت! نگاه حاجی بازاری صرف به علم همونقدر اشتباهه که دیدگاه صوفیگرانه. به قولی " زندگی از هر دو مسئله ثروت و علم مهمتره".
تو را دوست می دارم
در آن دور دست بعید که رسالت اندامها پایان می پذیرد...
--
در فراسوهای عشق، تو را دوست می دارم،در فراسوهای پرده و رنگ..
در فراسوهای پیکرمان به من و عده دیداری بده (شاملو)
در آن دور دست بعید که رسالت اندامها پایان می پذیرد...
--
در فراسوهای عشق، تو را دوست می دارم،در فراسوهای پرده و رنگ..
در فراسوهای پیکرمان به من و عده دیداری بده (شاملو)