من فکر می کنم همونطور که پژمان گفت، بدون شک تصمیم شما بستگی به این داره که آیا می تونید پذیرش با فاند برای مستر بگیرید و در صورتی که فاند فراهم نشه، آیا قادرید هزینه اش رو تامین کنید؟ اگر پاسخ اینها مثبت باشه، من فکر نمی کنم جای هیچ گونه تردیدی باشه.
بر خلاف کریم گرامی، اصلا معتقد نیستم که کسانی که در ایران ارشد خوندند، سواد بالاتری دارند. البته باید دید سواد رو چی در نظر می گیرید. کسانی که در ایران در کنکور ارشد خیلی موفق هستند، اکثرا (و نه همگی) کسانی هستند که بلدند چطور تست بزنند. مثال واضحش خود من هستم. رتبه ارشد من در میان چندین هزار شرکت کننده، تک رقمی شد. اما نه درس زیادی برای ارشد خوندم، نه کتاب مرجع خوندم، نه حتی یک کتاب غیر مرجع. حقیقتش اینه که من بجز اینکه یک ماه رو صرف خوندن چند تا جزوه و حل کردن تستهای 10 سال گذشته کنکور کردم، هیچ کار دیگری نکردم! و خودم میدونستم که رتبه ام خوب خواهد شد چرا که بلد بودم تستها رو جواب بدم و پاسخ صحیح رو از توشون تشخیص بدم. فقط همین.
البته مثال نقضش هم هست که کسانی ممکنه خیلی درس بخونند و کتابها رو دوره کنند و در کنکور ارشد موفق باشند اما منظور من این بودش که کنکور ارشد ایران اصلا معیار خوبی برای سنجش سواد افراد نیست. بیشتر میشه گفت معیاری برای قدرت تشخیص و تیز بودن افراد هست (اگر افرادی که بسیار درس می خونند رو در نظر نگیریم).
مهمترین چیزی هم که در دوره ارشد فرا گرفته میشه، روش تحقیق هست. دانشگاه ارشد من که عنوان پرامکانات ترین دانشگاه کشور رو یدک می کشه، اصلا در مقایسه با دانشگاه های خارج از کشور در حد مطلوبی نبود. یکی از نگرانیهای من اینه که وقتی واسه دکترا میخوام به خارج از کشور برم، باید دوباره کلی چیزهای تحقیقاتی و روشهای نوین رو فرا بگیرم چرا که اونجا از من انتظار میره بسیاری از اونها رو بلد باشم. اما کسی که در خارج از کشور مستر رو گذرونده چنین مشکلی نخواهد داشت.
بر خلاف کریم گرامی، اصلا معتقد نیستم که کسانی که در ایران ارشد خوندند، سواد بالاتری دارند. البته باید دید سواد رو چی در نظر می گیرید. کسانی که در ایران در کنکور ارشد خیلی موفق هستند، اکثرا (و نه همگی) کسانی هستند که بلدند چطور تست بزنند. مثال واضحش خود من هستم. رتبه ارشد من در میان چندین هزار شرکت کننده، تک رقمی شد. اما نه درس زیادی برای ارشد خوندم، نه کتاب مرجع خوندم، نه حتی یک کتاب غیر مرجع. حقیقتش اینه که من بجز اینکه یک ماه رو صرف خوندن چند تا جزوه و حل کردن تستهای 10 سال گذشته کنکور کردم، هیچ کار دیگری نکردم! و خودم میدونستم که رتبه ام خوب خواهد شد چرا که بلد بودم تستها رو جواب بدم و پاسخ صحیح رو از توشون تشخیص بدم. فقط همین.
البته مثال نقضش هم هست که کسانی ممکنه خیلی درس بخونند و کتابها رو دوره کنند و در کنکور ارشد موفق باشند اما منظور من این بودش که کنکور ارشد ایران اصلا معیار خوبی برای سنجش سواد افراد نیست. بیشتر میشه گفت معیاری برای قدرت تشخیص و تیز بودن افراد هست (اگر افرادی که بسیار درس می خونند رو در نظر نگیریم).
مهمترین چیزی هم که در دوره ارشد فرا گرفته میشه، روش تحقیق هست. دانشگاه ارشد من که عنوان پرامکانات ترین دانشگاه کشور رو یدک می کشه، اصلا در مقایسه با دانشگاه های خارج از کشور در حد مطلوبی نبود. یکی از نگرانیهای من اینه که وقتی واسه دکترا میخوام به خارج از کشور برم، باید دوباره کلی چیزهای تحقیقاتی و روشهای نوین رو فرا بگیرم چرا که اونجا از من انتظار میره بسیاری از اونها رو بلد باشم. اما کسی که در خارج از کشور مستر رو گذرونده چنین مشکلی نخواهد داشت.