12-05-2012, 04:20 PM
سلام
این اواخر برا این موضوعی ک زمانی برام ی دغدغه بود این جوابو پیدا کردم...
ب نظر من
هر کسی طبق خواسته هاش اهدافی مدنظر میگیره و در ی مسیری شروع میکنه به حرکت،اما با توجه به طبیعت آرمان گرایی آدمها بعضی جاها کم میاره،گاهی فک میکنه هیچی نداره،به جایی نرسیده،شاید همون حس پوچی..برا همینه ک میگن بعد هر موفقیتی ی شکست در کمین است..اکثرا بعد مدتی دوباره رفرش میشن و شروع میکنن حرکت،گاهی افکار و اهداف و دیدگاه آدمها کلی در گذر زمان تغییر میکنه چون رفته رفته خودشناسی و نگاه آدمها به جامعه عمیقتر و کاملتر میشه و سرعت این پروسه غیر از جاری بودن در گذر زمان ب خانواده،محیط،سطح مطالعه و خیلی چیزای دیگه بستگی داره
حالا به نظر من لااقل برا خودم...ب این نتیجه رسیدم ک برای موفق بودن در تصمیمات بزرگ و مهم باید متناسب با اهمیت اون،آدم ب پختگی کافی رسیده باشه و این امر خیری ک دوستان هم راجبش نظر دادن نیاز به رسیدن به انواع بلوغ فکری،اجتماعی،اقتصادی و ..داره ک فک کنم برا من یکی با توجه به انتظارات زیادی ک از خودم و زندگی مشترک دارم،اگه یکی ازون موارد خدشه دار باشه کارم سخت میشه..ک البته خب نسبیه و برا هر فرد نسبت به انتظاراتی ک از زندگی داره ب ی سطحی از بلوغ نیاز هست...
ب نظر من کسی مث من ک هنوز عطش رسیدن ب اهداف بزرگ و دوردست رو داره و ب نوعی اگه به اونها نرسه احساس ناکامی میکنه،ازدواج فقط دست و پاگیره...باید موقعی ازدواج کرد ک ب ی سطح رضایت معقولی در زندگی خودت تونسته باشی برسی وبا ازدواج اونو تکمیل کنی،ظرف ازدواج کوچکتر ازونیه ک بتونه رضایت کامل برا کسی ک ب نوعی هنوز دغدغه ها و اهداف سختی داره ب ارمغان بیاره...
سپاس
این اواخر برا این موضوعی ک زمانی برام ی دغدغه بود این جوابو پیدا کردم...
ب نظر من
هر کسی طبق خواسته هاش اهدافی مدنظر میگیره و در ی مسیری شروع میکنه به حرکت،اما با توجه به طبیعت آرمان گرایی آدمها بعضی جاها کم میاره،گاهی فک میکنه هیچی نداره،به جایی نرسیده،شاید همون حس پوچی..برا همینه ک میگن بعد هر موفقیتی ی شکست در کمین است..اکثرا بعد مدتی دوباره رفرش میشن و شروع میکنن حرکت،گاهی افکار و اهداف و دیدگاه آدمها کلی در گذر زمان تغییر میکنه چون رفته رفته خودشناسی و نگاه آدمها به جامعه عمیقتر و کاملتر میشه و سرعت این پروسه غیر از جاری بودن در گذر زمان ب خانواده،محیط،سطح مطالعه و خیلی چیزای دیگه بستگی داره
حالا به نظر من لااقل برا خودم...ب این نتیجه رسیدم ک برای موفق بودن در تصمیمات بزرگ و مهم باید متناسب با اهمیت اون،آدم ب پختگی کافی رسیده باشه و این امر خیری ک دوستان هم راجبش نظر دادن نیاز به رسیدن به انواع بلوغ فکری،اجتماعی،اقتصادی و ..داره ک فک کنم برا من یکی با توجه به انتظارات زیادی ک از خودم و زندگی مشترک دارم،اگه یکی ازون موارد خدشه دار باشه کارم سخت میشه..ک البته خب نسبیه و برا هر فرد نسبت به انتظاراتی ک از زندگی داره ب ی سطحی از بلوغ نیاز هست...
ب نظر من کسی مث من ک هنوز عطش رسیدن ب اهداف بزرگ و دوردست رو داره و ب نوعی اگه به اونها نرسه احساس ناکامی میکنه،ازدواج فقط دست و پاگیره...باید موقعی ازدواج کرد ک ب ی سطح رضایت معقولی در زندگی خودت تونسته باشی برسی وبا ازدواج اونو تکمیل کنی،ظرف ازدواج کوچکتر ازونیه ک بتونه رضایت کامل برا کسی ک ب نوعی هنوز دغدغه ها و اهداف سختی داره ب ارمغان بیاره...
سپاس
جهان سوم جایی است که هر کسی بخواهد مملکتش را آباد کند، خانهاش خراب میشود و هر کسی بخواهد خانهاش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد. دکتر حسابی