13-10-2017, 10:32 AM
(13-10-2017, 10:02 AM)لاله11 نوشته: سلام دوستان من الان دانشجوی دکترام و به خاطر تعهد مالی سنگین نمیتونم اپلای کنم
هر روز از روز قبل افسرده تر و عصبانی تر میشم و خب این تاثیر منفی داره روی کارم و اعصابم
با توجه به تجربه دوستانم برای دکترا مجدد باید برم نه پست داک
هرچقدر هم تلاش کنم نمیتونم مقاله توپ بدم چون وسایل مواد و امکانتشو نداریم
یه سوال چطور دست از سرزنش خودم بردارم
در سن سی سالگی بری دوباره دکترا رشته خودتو بگیری زمانیکه نمام دوستان صمیمی شما در بهترین دانشگاه های امریکا در حال گذراندن دوره پست داک هستند
شما بری تازه بشینی سر کلاس ترم اول دکترا همون رشته قبلیت
واقعا دردناکه من انقدر رزومم خوب بود که دایرکت پی اچ دی میتونستم برم اما الان هفت سال عقب افتادم
لطفا راهنمایی کنید
@Torkan
سلام
فکر کنم قضیه شما تا حدی یادمه. در این مواقع معمولا منظور از راهنمایی همدردی هست یا اروم کردن طرف یا حرفاهایی گفتن که همسو با حرفهای ایشون هست.
اولا دوستاتون گفتن باید برا دکتری مجدد بری. خب یعنی شما 30 سالگی دکتریتون تموم میشه؟
اگر بله فبها المراد! بیایید چند تا خانم نشونتون بدم تازه 30 سالگی ارشد میخونن ( شما به روندهای ایده ال نگاه نکنید اینکه 22 لیسانس 25 ارشد 30 دکتری) نه اینطور نیست.
من فکر کردم شما 30 سالتون هست و تازه دکتری شروع کردین در ایران.
بله میدونم سخته به خصوص دکتری مجدد همون ارشدش هم سخته.
اگر میشه بگید کدوم دانشگاه درس میخونید شاید راحت تر بشه کمک کرد. اگر واقعا مصمم هستید دکتری مجدد برید از دید من دکتری در ایران رو یه جورایی کمتر روش کار کنید (اگر نمیتونید مقاله بدید یا دانشگاه یا استادتون اینطوری هست که نمیشه) به دنبال درامدزایی برا خودتون باشید تا حداقل بعد 5 سال غصه نخورید ای وای چیزی نصیب من نشد اصلا در این 5 سال. هم مدرکتون رو بگیرید تا تعهد ازاد بشه و هم حداقل درامدزایی کردید. بعدا نمیگید حتما باید فول فاند برم. یه موقعیت خوب با یه نیمچه فاند میزنید بیرون.
توصیه مهم من عدم مقایسه با دوستان صمیمیتون یا ... هست. دوست صمیمی رو ول کنید. دوستی صمیمیه که تا اخر عمر با ادم باشه! بتونه مشکل ادم رو حل کنه! اومدن خارج که اومدن. که چی بشه! ایا دردی از شما دوا میکنه این حرف! ولش کنید بهش اعتنا نکنید اصلا. برید پیش مشاوران حرفه ای هم همین حرف رو میگن. همون دوستتون هم مشکل خاص خودش رو داره نگران نباشید!
مشکل ما اینه که فاجعه سازی میکنیم. علت تمام افسردگی ها همینه. ما به این دنیا برا مهمونی و خوشگذرانی نیومدیم و این جمله تا اخر عمر بر پیشونیمونه.
قضیه این تعهد مالی رو از یک مشاور دقیقا بپرسید ببینید چی هست. چقدر باید ضرر بدید اگر الان رها کنید؟ مطمین هستید؟
پ.ن: به گذشته هم که برگردید همین راه رو دوباره خواهید رفت.
ناخواناترین نوشته ها از قوی ترین حافظه ها ماندگارترند...
دوستان گرامی لطفا سوالتون رو در مرتبط ترین انجمن و فقط یکبار بپرسید. از پاسخ دادن به سوالات خصوصی و عمومی در پیام خصوصی معذورم.
دوستان گرامی لطفا سوالتون رو در مرتبط ترین انجمن و فقط یکبار بپرسید. از پاسخ دادن به سوالات خصوصی و عمومی در پیام خصوصی معذورم.
