عضــویت  قبلا ثبت‌نام کرده‌اید؟ ورود
ورود
نام‌کاربری
رمزعبور: فراموشی رمزعبور
 
for education, not for profitآکادمیا کافه
  • انجمن
  • جزوه (ویکی)
  • نتایج پذیرش
    • نتایج پذیرش
    • شانس پذیرش
    • رزومه‌ها
  • نتایج ویزا
    • نتایج ویزا
    • آمار سفارت‌ها
    • برندگان لاتاری گرین کارت
  • دانشگاه‌ها
    • دانشگاه‌ها
    • ملزومات پذیرش
  • کتابخانه
  • جستجو
    • جستجوی پیشرفته
  • اعضا
  • تقویم
  • راهنما
آکادمیا کافه گفتگوی خودمانی کاربران گفتگوی خودمانی v
1 2 بعدی »
میراث آلبرتا

صفحه‌ها (4): « قبلی 1 2 3 4 بعدی »
رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حالت موضوعی
میراث آلبرتا
آفلاین MaMi
Advisor
Advisors
نقل قول
 
ارسال‌ها: 3,478
امتیاز: 11,488
امتیاز این پست: 2
#11
25-05-2012, 11:55 PM (آخرین تغییر در ارسال: 26-05-2012, 12:09 AM توسط MaMi.)
نحوه نوشتن "آ" در پوستر فیلم هم جالبه در نوع خودش، نمیدونم چرا احساس میکنم شبیه به صلیبه و رنگش هم قرمز!
طراحی که انجام داده؛ یک در باز به سوی خیابان، انگار که شما درب خونه (که همراه با احساس امنیت و آرامش است) رو باز کردی رو به خیابانی که اتفاقا انتهای اون هم معلوم نیست و مسلما احساس ناامنی خواهی کرد!

(25-05-2012, 10:15 PM)Karim نوشته: 1- مشخصه که سازندگان این مستند دلخوشی از بچه های شریف ندارند! و همش اونها رو مورد انتقاد قرار داده.
..."كارگردان اين مستند سوژه آن را دغدغه شخصي جمعي از دانشجويان شريف معرفي كرد و گفت: مدت پنج سال با اين اثر زندگي كردم و تمام تلاشم اين بود كه حرفي را بيان كنم كه دغدغه دانشجويان دانشگاه شريف بوده است"...


نقل قول:2- سازندگان مستند فقط و فقط به مهاجرت بچه های صنعتی شریف و بطور کلی رشته های فنی و مهندسی پرداخته و اصلا به دیگر دانشگاهها و دیگر رشته ها در علوم انسانی و تجربی و هنر پرداخته نشده است. و این نشون میده که مجری این مستند اطلاعاتش و فضای ذهنیش فقط در چهار چوب یک دانشگاه شریف هست. البته شاید بیشترین بخاطر اینه خودش در اونجا درس خونده. اینطور که خودشون گفتند سالی 180 هزار نفر مهاجرت می کنند مگه چند درصدشون در شریف درس خوندن!؟
این دوستمون، فقط چیزی رو که دیده میتونه درک کنه...!

نقل قول:3- حدس میزنم علت نامگذاری این مستند بعنوان میراث آلبرتا به این دلیله که همانطور که در اواخر مستند نشون میده جمعی از دانشجویان ایرانی در دانشگاه آلبرتا یک ترانه به اسم "سوسن خانم" رو بازخوانی کردند!! ...
..."شمقدري درباره نام فيلم اضافه كرد: آلبرتا نام مكاني است كه از لحاظ تجهيزات و امكانات و آزادي برتري دارد و ميراثش جز اين نيست كه دانشجو و نخبه را با خود همراه مي‌كند تا به هدفش برسد و كشور را از اين همه انديشه و تفكر ناب خالي كند."...

نقل قول:...اون کلیپ رو در صدای آمریکا پخش می کنند! کارگردان این فیلم هم بادیدن این ترانه جرقه ساختن این مستند به ذهنش خورده!
پس این برادر ارزشی هم صد*ای امریکا نگاه میکنه؟! Big Grin
..."اين منتقد سينما (فراستی!) اضافه كرد: اين مستند سعي مي‌كند صادقانه و نه با ادا و اصول بگويد كه راهيان نور ارزشمند بوده و «سوسن خانم» داراي ارزش نيست و يك ديالوگ را مقدمه كار خود قرار مي‌دهد كه در آن به كسي اهانت نمي‌كند."...

..."وي در پايان در خصوص پخش صحبت‌هاي احمدي نژاد در فيلم «ميراث آلبرتا» خاطرنشان كرد: مي‌خواستم اين مطلب را بگويم كه سياست‌مدار به قشر دانشجو اهميت نمي‌دهد."...الله اکــبر!

The golden opportunity you're seeking is in Yourself. It's not in your environment, in luck, in chance, or the help of other; it is in yourself Alone
راه های دریافت رایگان مقالات و کتاب ها
اهــدای سلول بنیادی - اهـــدای عضو - محک
لطفا سوالاتتون رو در فروم بپرسید و از پیام خصوصی برای این منظور استفاده نکنید. در صورتی که مایلید من به سوال شما پاسخ بدم @Mami رو در متن سوال قرار بدید.
نقل قول  

آفلاین akbar_saeedi
AcademiaCafe Masters Student
***
نقل قول
 
ارسال‌ها: 342
امتیاز: 271
امتیاز این پست: 0
#12
26-05-2012, 12:33 AM
سلام دوستان
این مستند رفته تا گزارشی از واقعیتهای زندگی دانشجویی در کشورهای خارج تهیه کنه
بد نیست قبل ازینکه بیاد بیرون، دوستان نظراتشونو راجب دغدغه ها و کلا مسائل خوب و بد دانشجویان ایرانی در خارج اینجا بگن و پیش بینی کنن مستند راجب هر مساله چه خواهد گفت!!
جهان سوم جایی است که هر کسی بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه‌اش خراب می‌شود و هر کسی بخواهد خانه‌اش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد. دکتر حسابی





نقل قول  

آفلاین MaMi
Advisor
Advisors
نقل قول
 
ارسال‌ها: 3,478
امتیاز: 11,488
امتیاز این پست: 6
#13
26-05-2012, 01:07 AM (آخرین تغییر در ارسال: 26-05-2012, 01:08 AM توسط MaMi.)
این یادداشت تنها نظرات و برداشت های شخصی من از مستند "میراث آلبرتا" است:
به طور کلی، همون طوری که محمد عزیز اشاره کرد، فیلم نگاهی کاملا یک سو و جانبدارانه به موضوع مهاجرت تحصیلی داره و مسلما هدف خیلی از ماها از قدم گذاشتن در این راه، nice بودن ملت کانادا نیست! دانشجویی که از شهرش برای ادامه تحصیل به سایر شهر های دیگر کشورش میره، با مشکلات دوری از خانواده و ... آشنا است و اونها رو مد نظر داره، بنابراین درست نیست که بگیم که دانشجویانی که از کشورشون برای ادامه تحصیل خارج می شوند، افکار رویایی دارند و فقط خوبی های این کوچ رو در نظر میگیرند و اینکه فکر میکنند در کشور مقصد با فرش قرمز منتظرشان هستند! اکثر دوستانی که قدم در این راه میگذارند، با مشکلات و سختی های این مسیر (چه قبل از اپلای، چه در فرآیند اپلای و چه بعد از پذیرش و عزیمت) تا حدودی آشنا هستند. متاسفانه فیلم در بسیاری از نقاط، پیشداوری هایی انجام داده و فقط از مسئله سر سری گذشته، با دوستانی به عنوان نخبگان خارج شده از کشور مصاحبه کرده ولی از همین عزیزان نیز نپرسیده که چرا و واقعا چرا مشکلات این مسیر رو به جون خریدید و قدم در این راه گذاشتید؟ آیا با تمام مشکلاتی که پشت سر گذاشتند و مشکلاتی که در اون کشور روبرو هستند، از نتیجه کار خود احساس رضایت می کنند؟ حتی در مورد علت افزایش خودکشی در دانشجویان خوابگاهی دانشگاه شریف هم صحبت نکرده است و فقط به یک پلان نمایشی (سوال از رئیس جمهور) پسنده کرده است! و به نظر من قوت یک مستند علاوه بر نشان دادن مشکلات، نشان دادن حداقل سرنخ هایی برای مرتفع کردن مشکلات اشاره شده یا حداقل جستجو برای یافتن آنها است.
از نظر این دوست عزیز، دانشجویان به دو دسته تقسیم شده اند؛ 1- دانشجویان اصطلاحا خاکستری که یا خودکشی میکنند و یا از کشور خارج میشوند (حالا به هر دلیل، از مدگرایی ظاهری گرفته تا مدگرایی علمی و nice بودن مردم کشور مقصد) 2- دانشجویان سفید که در کشور میمانند، در اردوهای راهیان نور شرکت میکنند و در پروژه های بزرگ کشوری فعالیت می کنند.
بحث در مورد چرایی دیندارتر بودن افراد سایر جوامع (حتی مسلمانان امریکایی تبار) نسبت به ایرانیان مسلمان زاده شده (که در فیلم با اعراب مقایسه شدند) نیز از حوصله این فروم و دوستان خارج است...

---------------
ولی ای کاش حداقل به جای ترانه "طاقت بیار رفیق..."، ترانه "غریبه (مسافر شهر غمی...)" رو قرار میدادند، چون فکر میکنم همخونی بیشتری با موضوع داشت، مخصوصا اون قسمت آخر ترانه...
The golden opportunity you're seeking is in Yourself. It's not in your environment, in luck, in chance, or the help of other; it is in yourself Alone
راه های دریافت رایگان مقالات و کتاب ها
اهــدای سلول بنیادی - اهـــدای عضو - محک
لطفا سوالاتتون رو در فروم بپرسید و از پیام خصوصی برای این منظور استفاده نکنید. در صورتی که مایلید من به سوال شما پاسخ بدم @Mami رو در متن سوال قرار بدید.
نقل قول  

آفلاین Babak
Administrator
Administrators
نقل قول
 
ارسال‌ها: 6,212
امتیاز: 11,876
امتیاز این پست: 24
#14
26-05-2012, 01:08 PM
این فیلم یک فیلم مستند نیست و هر چه بیشتر به سمت انتهای فیلم می‌ره، کاملا مشخص می‌شه که از طرف چه جریان فکری‌ای درست شده. تخصیص زمان زیادی از فیلم به مصاحبه با دکتر نایبی یکی دیگه از نکات سوال برانگیزه. آیا پیدا کردن استادهای دیگه در شریف یا دانشگاه‌های دیگه این قدر مشکل بوده یا تعداد استادهای موفقی که با خط فکری فیلم همسو هستند خیلی کمه؟
اشکالاتی از این دست در سراسر فیلم دیده می‌شه. در نتیجه من این فیلم رو نه یک فیلم مستند، بلکه نظر گروهی خاص و فاقد ارزش می‌دونم، اما از اونجا که احتمالا سوالاتی رو ممکنه در ذهن شما ایجاد کرده باشه، من تجربیاتم رو به عنوان کسی که هم در ایران و هم در امریکا کار کرده می‌نویسم و یک مقدار از سابقه کاری خودم در ایران و در امریکا هم می‌نویسم تا بدونید نظرات من بر چه اساسی نوشته شده.

سابقه: در سال ۱۳۷۷ از شریف لیسانس کامپیوتر گرفتم و همون سال فوق لیسانس کامپیوتر شریف رو هم شروع کردم. تقریبا همزمان با شروع دوره فوق لیسانس با چند نفر از دوستان شرکتی رو تاسیس کردیم که بسیار موفق شد و من تا موقعی که در ایران بودم (سال ۱۳۸۳) در اون شرکت مشغول به کار بودم و در یکی دو سال آخر قبل خروج از ایران درآمد من از متوسط جامعه بسیار بالاتر بود.
سال ۱۳۸۳ وارد کانادا شدم و دکترا رو شروع کردم، اما بعد از یک سال دانشگاه رو عوض کردم و به دانشگاه UCI در امریکا رفتم و در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) دکترا رو گرفتم و در امریکا مشغول به کار شدم. در طول دکترا (به عنوان Intern) برای یک شرکت و بعد از فارغ‌التحصیلی برای سه تا شرکت آمریکایی کار کردم. تمام این شرکت‌هادر سیلیکون ولی بوده‌اند و از بزرگ‌ترین شرکت‌های دنیا تا شرکت‌های تازه تاسیس رو شامل می‌شن.

مقایسه درآمد در ایران و امریکا:
در صورتی که در امریکا به عنوان متخصص با مدرک فوق لیسانس یا دکترا استخدام بشید، درآمد شما به احتمال بسیار زیاد بیشتر از حالتی خواهد بود که در ایران استخدام بشید یا حتی در ایران یک شرکت کوچک با حدود ۱۰ نفر کارمند داشته باشید. اگر در ایران بتونید شرکت‌ بزرگی داشته باشید، در اون صورت احتمالا درآمد شما بیشتر از حالتی خواهد بود که در امریکا استخدام بشید.
حقوق متخصصین رشته‌های فنی در امریکا به اندازه‌ای هست که این افراد می‌تونند به راحتی یک زندگی مرفه داشته باشند.

در صورتی که به دنبال داشتن شرکت خودتون هستید، احتمال این که شما بتونید در ایران یک شرکت کوچک با حدود ۱۰ نفر کارمند داشته باشید، خیلی بیشتره تا این که در امریکا بتونید چنین شرکتی ایجاد کنید. دلایل اصلی این موضوع هم رقابت بسیار زیاد در بین شرکت‌های امریکایی و تا حدودی مسائل مرتبط با مهاجرت مثل آشنا نبودن با فرهنگ امریکا و صحبت کردن انگلیسی با لهجه و غیره است.

قوانین ناپایدار و رقابت دولتی در ایران:
اجرای نادرست و سلیقه‌ای قانون توسط دولت در ایران یکی از معضلات شرکت‌های خصوصی هست. همچنین تغییرات ناگهانی و بعضا نابخردانه قوانین بر بخش خصوصی تاثیرات بسیار مخربی می‌ذاره. من شخصا چندین بار در زمانی که در ایران مشغول کار بودم با این مساله روبرو شدم و این تغییرات ناگهانی در حدی بود که کل برنامه‌ریزی‌های چند ساله شرکت رو به کل نابود کرد و ما مجبور به تغییر استراتژی‌های اصلی کار شدیم. در سال‌های اخیر هم که من در ایران نبودم، یکی از ارگان‌های کشوری رسما وارد رقابت با بخش خصوصی شد که ادامه کار رو برای دوستان من که همچنان در ایران و در شرکت ما مشغول کارند بسیار مشکل کرده و همه این دوستان با این وضعیت به فکر مهاجرت افتاده‌اند.
وارد شدن دولت در زمینه‌های کاری مختلف و رقابت با بخش خصوصی متاسفانه تنها مربوط به شرکت یا صنف کاری ما نمی‌شه و از این موارد در اصناف دیگه بسیار وجود داره.

سطح علمی دانشگاه‌های امریکا و ایران:
همون طور که گفتم من در ایران در شریف درس خوندم که جزو دانشگاه‌های بسیار خوب ایران محسوب می‌شه. در امریکا در دانشگاه UCI بودم که جزو دانشگاه‌های خوب ولی نه بسیار خوب امریکاست. با این حال سطح علمی استادها و پروژه‌هایی که در امریکا انجام می‌شه با ایران قابل مقایسه نیست و اگر کسی واقعا علاقمند به تحقیقات و بدست آوردن دانش روز باشه، دانشگاه‌های ایران نیازهای علمی این شخص رو برآورده نخواهند کرد. البته این رو هم اضافه کنم که رشته‌ی من کامپیوتر بوده و قضاوت من بر این اساس هست. شاید رشته‌های دیگه وضعیت بهتری داشته باشند.
این نکته رو هم خوبه بگم که بر خلاف سطح علمی دانشگاه‌های امریکا که بسیار بالاتره، دانشجویان لیسانس که من در دانشگاه UCI دیدم واقعا از نظر استعداد و توانایی‌های علمی پایین‌تر از دانشجویان شریف هستند.


در نهایت نظر شخصی من که به هیچ عنوان بر اساس تحقیقات یا آمار معتبری نیست در مورد دلایل مهاجرت نخبگان این موارده:
امید کم به آینده و ابهامات زیاد در زمینه کار و کسب درآمد یک دلیل مهم هست. یک دلیل مهم دیگه نارضایتی از شرایط اجتماعی و سیاسی ایران هست. فرهنگ پایین و قانون گریزی جامعه و ناعادلانه بودن سیستم‌های اقتصادی در ایران از مشکلات عمده دیگه است که باعث مهاجرت نخبگان می‌شه. و در نهایت سطح علمی کاملا بالاتر دانشگاه‌های غربی در این زمینه بی‌تاثیر نیست. و گرنه کسی به خاطر لبخند زدن کانادایی‌ها، حاضر نمی‌شه اشک پدر و مادرش رو ببینه و خانواده و دوستان و خاطراتش رو بذاره و بره. مشکلات زندگی در ایران اون قدر جدی‌ هستند که دردسرهای مهاجرت در مقابل اون‌ها کوچیک به نظر می‌رسن، ولی متاسفانه مسؤولین چشمشون رو برروی این مشکلات بسته‌اند و خواسته یا ناخواسته نمی‌خوان بدونند که ریشه مشکلات کجاست.

به هر حال امیدوارم که روزی برسه که شرایط زندگی در حد قابل قبولی باشه و متخصصین ایرانی به سرزمین مادری برگردند و همگی در کنار هم کشور رو بسازیم.
«ارزش زندگی می‌تواند با توانایی فرد برای تغییر سرنوشت انسان‌هایی که در موقعیت پایین‌تری از وی قرار دارند، اندازه‌گیری شود.» --Bill Strickland

لطفا سوالاتتون رو در فروم بپرسید
و از پیام خصوصی برای این منظور استفاده نکنید. در صورتی که مایلید من به سوال شما پاسخ بدم @Babak رو در متن سوال قرار بدید.
چنانچه با ساختار فروم آشنا نیستید و نمی‌دونید سوال‌تون رو کجا بپرسید، سوال‌تون رو در این موضوع مطرح کنید تا مشاوران شما رو راهنمایی کنند.
نقل قول  

آفلاین jamoosi
AcademiaCafe Senior Undergrad
**
نقل قول
 
ارسال‌ها: 16
امتیاز: 12
امتیاز این پست: 2
#15
26-05-2012, 03:12 PM
به نظر من مهم ترين نكته اي كه تو اين مستند بود و ميشه بهش اشاره كرد اينه كه هدف درست و محكمي براي رفتن بايد داشت و نه چيز ديگر.
We Learn...
10% of what we read,
20% of what we hear,
30% of what we see,
50% of what we see and hear,
70% of what we discuss,
80% of what we experience,
95% of what we teach others.

نقل قول  

آفلاین Karim
AcademiaCafe PhD Student
****
نقل قول
 
ارسال‌ها: 510
امتیاز: 639
امتیاز این پست: 2
#16
26-05-2012, 06:25 PM (آخرین تغییر در ارسال: 26-05-2012, 06:47 PM توسط Karim.)
شاید بد نباشه در کنار میراث آلبرتا کتاب زیر هم اشاره ای بهش بشه:

من چند سال پیش یک کتاب دیدم تحت عنوان " راه چهارم" نوشته دکتر فرخ سعیدی که از پزشکان سرشناس ایران هست که هم اکنون هم در ایران هستند و فرصت نشد این کتاب رو با جزییات بخونم . بهر حال، وی کالج(پیش دانشگاهی) رو در آمریکا بوده ، پزشکی عمومی رو در هاروارد خونده و تخصص جراحی را هم در ماساچوست بوستون گذروندو یک دوره هم در انگلستان. بعد به ایران بر میگرده ودر شیراز و در دانشگاه پهلوی شیراز و بیمارستان های شیراز استاد میشه. الان اگه اشتباه نکنم مطبشون در تهران هست. گفتنی است دکتر سعیدی به پدر جراحی ایران هم معروف هست.
این کتاب دلایل مهاجرت تحصیلکرده های ایرانی رو گفته و راه کاری هم که ارایه داده اینه جوان ها بمونند و مملکتوشن رو ( ازطریق راهکار هایی که در این کتاب گفته و اونو به عنوان راه چهارم نامیده) بسازند و مهاجرت و اینکه منتظر نشست تا حکومت شرایط رو مهیا کنه مناسب ندونسته.
دکتر فرخ سعیدی کیست؟ این لینک ببینید این لینک هم مشاهده نمایید.

کتاب راه چهارم من نتوستم پی دی افشو پیدا کنم ولی را جع به اون این لینک و این یکی رو ببینید.
پی نوشت: این نکته رو مدنظر داشته باشید ایشون چون جراح هستند و درآمد بسیار بسیار بالایی دارند و پرستیژه بالایی هم دارند ایران و آمریکا واسشون فرق نمی کنه ودرآمدشون ممکته حتی از ده تا استاد دانشگاه در ایرانم بیشتر باشه!

مرسی
ما فراموش شده گانیم جز نعره صدایی نیست...
ما زنده کفن شده گانیم جز دریدن راهی نیست..
نقل قول  

آفلاین Saeid
AcademiaCafe PhD Student
****
نقل قول
 
ارسال‌ها: 764
امتیاز: 877
امتیاز این پست: 1
#17
26-05-2012, 10:11 PM (آخرین تغییر در ارسال: 26-05-2012, 10:39 PM توسط Saeid.)
(26-05-2012, 06:25 PM)Karim نوشته: پی نوشت: این نکته رو مدنظر داشته باشید ایشون چون جراح هستند و درآمد بسیار بسیار بالایی دارند و پرستیژه بالایی هم دارند ایران و آمریکا واسشون فرق نمی کنه ودرآمدشون ممکته حتی از ده تا استاد دانشگاه در ایرانم بیشتر باشه!

مرسی
کریم عزیز من فکر کنم حتی ایران برای ایشون شاید بهتر باشه. یک جراح در کانادا و آمریکا مگه چند تا جراحی در روز میتونه انجام بده؟؟؟ ولی در ایران که جراح اگر معروف بشه که دیگه کارش سکه هستش و روزی 3-4 تا هم ممکنه عمل داشته باشه. البته این رو من از یک نفر که جراح بوده در کانادا و بعد برگشته ایران به طور غیر مستقیم شنیدم.
نقل قول  

آفلاین mohamad0014
AcademiaCafe Masters Student
***
نقل قول
 
ارسال‌ها: 321
امتیاز: 519
امتیاز این پست: 2
#18
28-05-2012, 06:29 PM
دکتر مشایخی که در فیلم با گریه می گفت جوانان نمی فهمند این رو. پسر خودشو فرستاده آمریکا و چند سالی است آنجا تحصیل می کنه...
نقل قول  

آفلاین Mike
AcademiaCafe Masters Student
***
نقل قول
 
ارسال‌ها: 176
امتیاز: 273
امتیاز این پست: 4
#19
28-05-2012, 07:52 PM (آخرین تغییر در ارسال: 28-05-2012, 08:36 PM توسط Mike.)
و اما بشنوید از من:من آقای مشایخی یا همون دکتر مشایخی که شما میگید رو خوب میشناسم. ایشون رییس مستقیم بنده در ۱ کی‌ از شرکت‌هایی‌ که تصادفا بهترین شرکت ایران در سخت ساز هستند بود (کیسون). اون آقای مهندس انصاری هم که دیدید ایشون رو تقریبا هر روز صبح بنده میدیدم! من با ایشون (آقای مشایخی) نزدیک ۴ سال در اون شرکت کار کردم! ۱ مقاله هم با ایشون دارم که البته به سختی قبول کرد که در ۱ کنفرانس اراش بدم! بماند! ایشون با وجود اینکه من باهاش رابطه خوبی‌ داشتم از من زیاد خوشش نمی‌‌اومد! دلیلشم این که من کار رو اونجور که خودم می‌خواستم انجام میدادم هرچند نتیجه رو اونی که می‌خواست تحویل میدادم و کلند هم ادمی‌ نبودم که زیر حرف زور وایسم! ایشون سواد خوبی‌ داره اما دلیل بر این نمی‌شه که مدیر خوبی‌ باشه! و اینکه فک می‌کنه میتونی‌ ساختاری رو که ما اینجا در آمریکا داریم در شرکت‌های ایرانی‌ پیاده کرد که این غیر ممکن هستش! به هر روی! پروژه سیاه بیشه ۱ کی‌ از ناموفق‌ترین پروژه‌های مملکت و کیسون هستش و به نوعی باتلاقی شد برای ما! این پروژه قرار بود ساله ۸۷ آب گیری بشه که تازه اخیرا در ۹۰ آبگیری شد و پولی‌ که کیسون از ونزوئلا در آورد رو توی این صد چال کردند تا بتوانند سرو تاشو هم بیارند و بگن که مام بلدیم صد بسازیم! موقعی که من کارامو تو کیسون شروع کردم ما ۱ تیم بودیم که تقریبند ظرف ۲-۳ سال امدیم آمریکا و تقریبند آخرین نفر اون تیم من بودم که بد از فارغو تحصیلیم اومدم آمریکا!در کیسون ما ۱ فرهنگی‌ داشتیم! ۲-۳ سال میموندیم بعدش ۱ پول خوبی‌ در میاوردیم و بعدش سریع آمریکا. جوّی که داشتیم اصلا همین بود! اصلا همین جو باعث شد که من ۱ هوو اون همه کار رو انجام بدم! من تمامی مواردی که بابک گفت رو تایید می‌کنم! این فیلم تا حدودی داستان زندگی‌ من هست!
نقل قول  

آفلاین akbar_saeedi
AcademiaCafe Masters Student
***
نقل قول
 
ارسال‌ها: 342
امتیاز: 271
امتیاز این پست: 0
#20
28-05-2012, 07:53 PM
(28-05-2012, 06:29 PM)mohamad0014 نوشته: دکتر مشایخی که در فیلم با گریه می گفت جوانان نمی فهمند این رو. پسر خودشو فرستاده آمریکا و چند سالی است آنجا تحصیل می کنه...
پسر خودش، امریکا؟؟!!
جالب بود!
قضیه گریه کردنش هم برام جالب بود......نمیخوام بگم ساختگی بود، ولی...
جهان سوم جایی است که هر کسی بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه‌اش خراب می‌شود و هر کسی بخواهد خانه‌اش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد. دکتر حسابی





نقل قول  

جدیدتر | قدیمی‌تر
صفحه‌ها (4): « قبلی 1 2 3 4 بعدی »


Reddit   Facebook   Twitter  
  • نمایش نسخه قابل چاپ
پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع:
1 مهمان

  • AcademiaCafe
  • بازگشت به بالا
  • نسخه موبایل
  • نشانه‌گذاری همه انجمن‌ها به عنوان خوانده شده
  • تماس با ما
زمان کنونی: 03-06-2025، 03:34 PM powered by: MyBB, © 2002-2025 MyBB Group.
حالت خطی
حالت موضوعی