آکادمیا کافه
معادل فارسی لغات مصطلح در رشته های مدیریت و اقتصاد - نسخه قابل چاپ

+- آکادمیا کافه (https://www.academiacafe.com/pf)
+-- انجمن: رشته‌های تحصیلی (https://www.academiacafe.com/pf/Forum-%D8%B1%D8%B4%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%DB%8C%D9%84%DB%8C)
+--- انجمن: مدیریت و اقتصاد (https://www.academiacafe.com/pf/Forum-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF)
+--- موضوع: معادل فارسی لغات مصطلح در رشته های مدیریت و اقتصاد (/Thread-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%84-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%84%D8%BA%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%AD-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF)

صفحات 1 2


معادل فارسی لغات مصطلح در رشته های مدیریت و اقتصاد - Bahram - 02-02-2011

دوستان عزیز،
در این تاپیک مباحث مختلف پیرامون موضوع « معادل فارسی لغات مصطلح در رشته های مدیریت و اقتصاد » بررسی خواهند شد. اگر چنانچه پرسش یا مطلب مفیدی در این زمینه دارید، در این تاپیک آن را مطرح فرمایید.



RE: معادل فارسی لغات مصطلح در رشته های مدیریت و اقتصاد - Morteza25 - 09-10-2012

باسلام و خسته نباشید
در مباحث نوین مدیریت اصطلاحی به تازگی در مقالات لاتین به چشم میخورد تحت عنوان «Job Embeddedness». از دوستان اگر کسی مفهوم این اصطلاح رو میدونه ممنون میشم که راهنمایی کنند. در زیر متنی را قرار میدهم که شاید در ریشه یابی معنی این اصطلاح کمک نماید.
Job embeddedness represents a broad array of influences on
employee retention (Mitchell, Holtom, Lee, Sablynski, &
Erez, 2001). The critical aspects of job embeddedness are
the links an employee has to other people or the commu
nity, how he or she fits in the organization or environment
and, lastly, what the employee would sacrifice upon leaving the organization.



RE: معادل فارسی لغات مصطلح در رشته های مدیریت و اقتصاد - blur - 09-10-2012

(09-10-2012, 02:48 AM)Morteza25 نوشته: باسلام و خسته نباشید
در مباحث نوین مدیریت اصطلاحی به تازگی در مقالات لاتین به چشم میخورد تحت عنوان «Job Embeddedness». از دوستان اگر کسی مفهوم این اصطلاح رو میدونه ممنون میشم که راهنمایی کنند. در زیر متنی را قرار میدهم که شاید در ریشه یابی معنی این اصطلاح کمک نماید.
Job embeddedness represents a broad array of influences on
employee retention (Mitchell, Holtom, Lee, Sablynski, &
Erez, 2001). The critical aspects of job embeddedness are
the links an employee has to other people or the commu
nity, how he or she fits in the organization or environment
and, lastly, what the employee would sacrifice upon leaving the organization.
سلام، تعریف embeddedness همونطور که خودتونم میدونید میشه A state of being located or secured within a larger entity or context
حالا این اصطلاح Job Embeddedness فکر کنم با همین مقاله ای که گذاشتین باب شده و به حفظ نیروی کار اشاره داره و روش های حفظ...اینکه هرقدر tie ها یا لینک های یک فرد در کارش بیشتر باشه میزان این JE بیشتره....این لینک ها شامل لینک های کاری و روابط شخصی میتونن بشن...مثل فرصت برای پیشرفت، محیط کاری جذاب، مزایای خوب، ارتباط نزدیک با دوستان تو محیط کار و....وقتی اینا تو محیط کار قوی باشن هزینه ای که فرد برای ترک محیط کارش می پردازه بالا میره و احتمال ترک کارش بمراتب بسیار کم میشه و این مساله مهمیه برای حفظ نیروی کار...چون کارفرما باید برای جایگیزینی نیروی کار هزینه بیشتری رو نسبت به حفظ اون بپردازه و سرمایه انسانی بسیار در حفظ روابط داخل یک شرکت یا کمپانی و همین طور روابطشون با بیرون شرکت و مشتری ها اهمیت داره و در واقع سرمایه اجتماعی شرکته که بسیار مهمه...بهمین خاطر باید این لینک ها اونقدر زیاد و جذاب باشن که کارمندا بهمین راحتی شرکت رو ترک نکنن...امیدوارم ناجور توضیح نداده باشم چون رشته م نیست ولی چندتا مقاله تو این مایه ها خوندم و خیلی برام جالب بوده Wink
پیشنهاد میکنم این مقاله رو یه نگاه بندازینhttp://www.topmba.com/emba/articles/increasing-human-and-social-capital-applying-job-embeddedness-theory


RE: معادل فارسی لغات مصطلح در رشته های مدیریت و اقتصاد - Morteza25 - 09-10-2012

ممنون از پاسختون دوست عزیز ولی منظور من این بود که ترجمه این اصطلاح «Job Embeddedness» به فارسی چی میشه؟؟ یعنی تو عنوان بجای این اصطلاح چی بنویسم. چیزایی که به ذهن خودم میرسه ایناهستند: ماندگارنمایی شغل، جایگیری شغل،ریشه دوانی شغل.
حالا اگه شما چیزی بهتر از این مواردی که بنده عرض کردم به ذهنتون میرسه ممنون میشم که از نظر شما هم استفاده کنم.


RE: معادل فارسی لغات مصطلح در رشته های مدیریت و اقتصاد - blur - 09-10-2012

(09-10-2012, 06:38 PM)Morteza25 نوشته: ممنون از پاسختون دوست عزیز ولی منظور من این بود که ترجمه این اصطلاح «Job Embeddedness» به فارسی چی میشه؟؟ یعنی تو عنوان بجای این اصطلاح چی بنویسم. چیزایی که به ذهن خودم میرسه ایناهستند: ماندگارنمایی شغل، جایگیری شغل،ریشه دوانی شغل.
حالا اگه شما چیزی بهتر از این مواردی که بنده عرض کردم به ذهنتون میرسه ممنون میشم که از نظر شما هم استفاده کنم.
شما اون بالا نوشتین "مفهوم اصطلاح"....منم مفهومشو (البته در حدی که می دونستم) نوشتم.....من استعداد خوبی در پیدا کردن اصطلاحات به زور فارسی شده ندارم! که بیشتر و بیشتر تو رشته های تخصصی دارن باب میشن...
موفق باشین Smile


RE: معادل فارسی لغات مصطلح در رشته های مدیریت و اقتصاد - ForeverBlue - 04-08-2013

(09-10-2012, 02:48 AM)'Morteza25' نوشته: باسلام و خسته نباشید
در مباحث نوین مدیریت اصطلاحی به تازگی در مقالات لاتین به چشم میخورد تحت عنوان «Job Embeddedness». از دوستان اگر کسی مفهوم این اصطلاح رو میدونه ممنون میشم که راهنمایی کنند. در زیر متنی را قرار میدهم که شاید در ریشه یابی معنی این اصطلاح کمک نماید.
Job embeddedness represents a broad array of influences on
employee retention (Mitchell, Holtom, Lee, Sablynski, &
Erez, 2001). The critical aspects of job embeddedness are
the links an employee has to other people or the commu
nity, how he or she fits in the organization or environment
and, lastly, what the employee would sacrifice upon leaving the organization.

 
Embeddedness به معنی کنترل سایر سازمانهای غیر تخصصی بر روی یک سازمان تخصصی است. در خصوص اقتصاد یعنی تا چه اندازه سایر ارگانها و سازمانهای غیر اقتصادی، میتوانند سازمانهای اقتصادی را محدود کنند. مثلا در کشور بدلیل قوانین مذهبی، پرداخت سود ممکن نباشد. یا ...



RE: معادل فارسی لغات مصطلح در رشته های مدیریت و اقتصاد - hadi_q_acc - 26-07-2014

سلام خدمت دوستان
اصطلاح block holder در یک شرکت به چه کسانی گفته میشه؟
منظور همون سهامداران کنترل کننده ست؟


RE: معادل فارسی لغات مصطلح در رشته های مدیریت و اقتصاد - eliroz - 26-07-2014

(26-07-2014, 05:30 PM)'hadi_q_acc' نوشته: سلام خدمت دوستان
اصطلاح block holder در یک شرکت به چه کسانی گفته میشه؟
منظور همون سهامداران کنترل کننده ست؟

 
سلام دوست عزیز
براساس دیکشنری اینوستو پدیا، block holder سهامداری ایست که بیشترین مقادیر سهام یا سهم رو در شرکت داره و به واسطه این مالکیت، به کمک حق رای میتونه بر تصمیمات هیات مدیره تاثیر بگذارد. اما سهامدار کنترل کننده، سهامداری ایست که بیش از نیمی از سهام شرکت را داراست و به واسطه آن مدیریت را کنترل می نماید. 



RE: معادل فارسی لغات مصطلح در رشته های مدیریت و اقتصاد - M1KE - 26-07-2014

معادل "سهامدار عمده" هست و همونطور که eliroz عزیز اشاره کردند به فردی گفته میشه که صاحب بخش عمده ای از سهام یا اوراق قرضه یک شرکت باشه. طبیعتا یکی از این افراد دارای بیشترین تعداد سهام هست ولی بقیه افرادی هم که دارای بخش زیادی از سهام اون شرکت باشند همچنان سهامدار عمده در نظر گرفته میشن (به عبارتی فقط یک نفر نیست).

میزان توافق شده ای که بشه بر اساس اون عمده بودن یک سهامدار رو تعیین کرد وجود نداره ولی معمولا به اشخاصی گفته میشه که دست کم تعداد 10000 تا از سهام اون شرکت یا سهامی به ارزش بیش از 200000 دلار رو داشته باشند.

سهامداران عمده شرکت همونطور که eliroz هم اشاره کردند بواسطه اینکه درصد زیادی از سهام شرکت رو در اختیار دارند تاثیر زیادی روی انتخاب افرادی که در هیئت مدیره شرکت حضور خواهند داشت دارند. طبیعتا افرادی که به تنهایی یا با ائتلاف دارای بیش از نیمی از سهام شرکت باشند کنترل کننده تیم مدیریت شرکت هستند.


RE: معادل فارسی لغات مصطلح در رشته های مدیریت و اقتصاد - saaaaam - 26-07-2014

(26-07-2014, 05:30 PM)'hadi_q_acc' نوشته: سلام خدمت دوستان
اصطلاح block holder در یک شرکت به چه کسانی گفته میشه؟
منظور همون سهامداران کنترل کننده ست؟
 
توضیحات دوستان کامل هست فقط من عرض کنم در کتاب مدیریت صندوق های سرمایه گذاری با نگاهی به ارزیابی عملکرد پرتفوی انتشارات ترمه این واژه به فارسی سهامداران بلوکی ترجمه و بکار رفته است.[img]images/smilies/biggrin.gif[/img]
شاد باشید