16-06-2014, 10:28 AM
سلام دوستان عزيز
يه سوالي داشتم.ميخواستم بدونم حس و حال اين روزهاي من تا چند درصد طبيعيه.قبلا خوانده بودم كه بچه هايي كه كم كم وقت رفتنشون ميشه يه حس پشيموني يا ترس از تنهايي فكرشون رو مشغول ميكنه.منم كه بعد 3 سال كم كم وقت رفتنم داره ميشه و معمولا تو اين سه سال هم همش روياي رفتن رو داشتم و در اكثر خلوت هام به اين موضوع فكر ميكردم و حتي ازش لذت ميبردم اما الان دقيقا برعكس شده[img]images/smilies/sad.gif[/img]
يعني موقع خواب و يا هر وقت ديگه اي كه تنها شدم به اين فكر ميكنم آيا واقعا ارزشش رو داره دور باشم؟ همش هم دلم واسه مادرم ميسوزه كه مطمئنم راضي نيست اما بخاطر من طوري برخورد ميكنه كه انگار راضي و خوشحال از اين رفتن.همش به خودم ميگم چرا بايد اين ظلم رو بهشون كنم و حداقل يك سال نذارم منو ببينن؟![img]images/smilies/sad.gif[/img]
خيلي خوشحال ميشم دوستان نظرشون رو بدن كه ببينم اصلا بقيه هم اين حس و حال رو داشتند؟يا فقط مخصوص من!!
يه سوالي داشتم.ميخواستم بدونم حس و حال اين روزهاي من تا چند درصد طبيعيه.قبلا خوانده بودم كه بچه هايي كه كم كم وقت رفتنشون ميشه يه حس پشيموني يا ترس از تنهايي فكرشون رو مشغول ميكنه.منم كه بعد 3 سال كم كم وقت رفتنم داره ميشه و معمولا تو اين سه سال هم همش روياي رفتن رو داشتم و در اكثر خلوت هام به اين موضوع فكر ميكردم و حتي ازش لذت ميبردم اما الان دقيقا برعكس شده[img]images/smilies/sad.gif[/img]
يعني موقع خواب و يا هر وقت ديگه اي كه تنها شدم به اين فكر ميكنم آيا واقعا ارزشش رو داره دور باشم؟ همش هم دلم واسه مادرم ميسوزه كه مطمئنم راضي نيست اما بخاطر من طوري برخورد ميكنه كه انگار راضي و خوشحال از اين رفتن.همش به خودم ميگم چرا بايد اين ظلم رو بهشون كنم و حداقل يك سال نذارم منو ببينن؟![img]images/smilies/sad.gif[/img]
خيلي خوشحال ميشم دوستان نظرشون رو بدن كه ببينم اصلا بقيه هم اين حس و حال رو داشتند؟يا فقط مخصوص من!!