با توجه به اینکه خیلی ها در مورد رتبه بندی های دانشگاه ها ازم سوال می کنند یک توضیح مفصل در مورد نظرات شخصی خودم میدم که دفعات بعد بشه به اون لینک داد.
مقدمه
همین ابتدا اشاره کنم که من به وجود یک رتبه بندی برتر اعتقاد ندارم و به نظرم بهتر هست با همه رتبه بندی ها تا حدی آشنایی عمومی وجود داشته باشه و در نهایت هر دانشگاه با توجه به شرایط خاص خودش بررسی بشه. در این راستا توضیحاتی که میدم صرفا برای بررسی برخی جوانب این رتبه بندی ها هست که به نظرم می بایست در تصمیم گیری ها در نظر گرفته بشه. با این حال با توجه به اینکه در این تاپیک در مورد بسیاری از رتبه بندی ها کم و بیش توسط دوستان دیگه صحبت شده و فقط دیدم در مورد رتبه بندی هایی که مبتنی بر روش های سایبری یا مجازی هستند (مثل webometrics) کمتر صحبت شده یا هم که برخی اون رو رتبه بندی سایت دانشگاه ها برداشت کردند یک مقدار توضیح بیشتری در موردشون میدم.
مقایسه دانشگاه های کشورهای مختلف و میزان اثرگذاری بر تصمیم نهایی
این موضوع رو هم باید در نظر داشت که وقتی صحبت مقایسه دانشگاه های کشورهای مختلف میشه انقدر پارامترهای غیر تحصیلی دیگه مثل زبان، فرهنگ، شرایط احتماعی و سیاسی، دوری و نزدیکی به ایران، فرصت های شغلی و تحصیلی و اقامتی در آینده و غیره مطرح میشه که در عمل وزن معروفیت علمی در تصمیم گیری بین انتخاب کشورها تا حد زیادی کاهش پیدا می کنه به طوری که فردی ممکنه به همین دلایل یک دانشگاه رتبه 700-600 آمریکای شمالی یا اروپا رو به یک دانشگاه دو رقمی آفریقا یا آمریکای لاتین ترجیح بده.
عوامل مهم در اعتمادپذیری نتایج رتبه بندی ها
در هر رتبه بندی دو عامل مهم باید در نظر گرفته بشه: نهادی که رتبه بندی رو انجام میده و دوم هم روشی که برای رتبه بندی مورد استفاده قرار گرفته. مورد قبول با اعتماد نبودن هر کدوم از این دو عامل باعث میشه که نتایج رتبه بندی برای فرد در هاله ای از ابهام قرار بگیره.
الف) نهاد یا سازمان رتبه بندی کننده
طبیعتا هر چه نهاد موردنظر مورد اعتمادتر باشه نتیجه ای هم که حاصل میشه مورد اعتمادتر هست. از این نظر به نظر من سازمان ها و نهادهای ملی کشورها یا اونهایی که دست کم به یک دانشگاهی وابستگی دارند دارای اعتبار بیشتری در مقایسه با یک سری نهادهای خصوصی هست که هیچگونه نظارتی بر روی اونها وجود نداره. برای نمونه رتبه بندی شانگهای (ARWU) توسط یکی از دانشگاه های معروف شانگهای انجام میشه. یا همین رتبه بندی Webmetrics توسط شورای ملی پژوهش اسپانیا انجام میشه. ولی برای نمونه همین رتبه بندی QS که خیلی از دوستان به اون مراجعه می کنند توسط یک شرکت خصوصی انجام میشه که کارشون برگزاری یک سری همایش ها و دوره های MBA و کارهایی از این دست هست و در 6-5 کشور هم یک سری دفاتر جذب کاندیدا برای همین دوره های خودشون دارند و به طور خلاصه نهادی for-profit هست. این برنامه رتبه بندی شون هم بخشی از معرفی دانشگاه های مناسب به کاندیداها هست و ممکنه تحت تاثیر سیاست های مالی این شرکت قرار بگیره.
وجود چند صدایی در نهادهای رتبه بندی کننده میتونه احتمال اشتباهات فاحش، اعمال سلیقه های غیرمسوولانه و با هدف سودهای سازمانی رو کاهش بده.
ب) روش رتبه بندی
جدای از اینکه نهاد موردنظر می بایست مورد اطمینان باشه روش رتبه بندی هم می بایست مورد قبول یا مناسب باشه. هر رتبه بندی شاخص های خاصی رو در رتبه بندی در نظر می گیره که لزوما توسط همگان مورد پذیرش نیست. برای نمونه در رتبه بندی شانگهای شاخص هایی مثل تعداد افراد معروف و برندگان نوبل دارای وزن 50 درصدی و خروجی علمی (عمدتا مقاله) هم دارای وزن 40 درصدی هستند. طبیعی هست در این رتبه بندی دانشگاه های معروفی مثل هاروارد که چند برنده نوبل داشتن یا دانشگاه هایی که تمرکز زیادی روی تولید مقاله دارند دارای رتبه های خوبی باشند. یا برای نمونه در رتبه بندی QS شاخص هایی مثل شهرت آکادمیک، شهرت کارمندان، تعداد دانشگاه های بین المللی و غیره نقش داشته. طبیعتا در این رتبه بندی دانشگاه هایی که دارای ابعاد بزرگتری از نظر تعداد دانشجو هستند رتبه های بهتری رو به دست میارن.
اثر ابعاد دانشگاه بر رتبه بندی
هر کدوم از شاخص های به کار رفته در رتبه بندی ها به هر حال یک تئوری یا فلسفه ای پشت شون وجود داشته. برای نمونه بسیاری از این رتبه ها متاثر از جمعیت دانشگاه هستند و دانشگاه های بزرگتر که تعداد مقاله های بیشتری داشتند رتبه بهتری به دست میارن ولی اگر حجم فعالیت علمی به تعداد دانشجویان تقسیم بشه ممکنه خیلی از دانشگاه های کوچک هم رتبه های خوبی به دست بیارن. ولی هر کدوم از این شاخص ها بیانگر یک واقعیتی هستند. برای نمونه کشورهایی مثل آمریکا، چین و ژاپن دارای حجم فعالیت اقتصادی زیادی هستند که نشون دهنده توان تاثیرگذاری اقتصادی اونها بر دنیا هست و با شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) بیان میشه. در حالی که از نظر سرانه (GDP per capita) درآمد کشورهای کوچکی مثل لوکزامبورک، نروژ و قطر در صدر قرار دارند. اولی نشون میده اون کشور چه میزان اثرگذاری اقتصادی روی دنیا داره و دومی نشون میده یک فرد در اون کشور به طور فردی چه میزان رفاه یا درآمد مالی داره. با همین قیاس دانشگاه های بزرگتر به دلیل حجم فعالیت علمی بیشتر تاثیرگذاری بیشتری هم روی فضای آکادمیک دارند ولی در کوچکترها هم ممکنه کیفیت آموزشی خوبی برقرار باشه که انتخاب بین این دو به اهداف شخصی افراد برمی گرده.
به کارگیری روش های سایبری در رتبه بندی ها
یکی از ایرادهای خیلی از رتبه بندی ها محدود بودن اونها به حدود 700-500 دانشگاه بزرگ دنیا هست که بخشی از اون به دلیل سخت بودن جمع آوری داده های میدانی برای همه دانشگاه ها بوده که شیوه جمع آوری برخی از اطلاعات متکی بر نظرسنجی هست. تکنیک های سایبری که بر جمع آوری اطلاعات در فضای مجازی متکی هستند امکان مقایسه حجم فعالیت علمی دانشگاه های خیلی بیشتری در فضای مجازی رو فراهم می کنند. اساسا در دنیای مدرن نمیشه اثر تبلیغات و چیزی که در دسترس و دید همگان هست رو در تصمیم گیری در انتخاب یک کالا نادیده گرفت (دقیقا به همون دلیل که ممکنه فردی در اثر تبلیغات خیلی زیاد شرکت SONY یک لپ تاپ VIO رو به دو برابر قیمت یک برند دیگه که کیفیت مشابه یا 10 درصد کمتر داره خریداری کنه، یک دانشجو هم به احتمال زیاد ترجیح میده در دانشگاهی که فلان دانشمند برنده جایزه نوبل درش درس خونده یا کرسی استادی داشته یا اسمش به دلیل جمعیت زیاد دانشجویان اون یا موقعیت شهری اون بیشتر بر سر زبان ها هست فارغ از اینکه واقعا سطح علمی اون چقدر هست درس بخونه) شاید به همین دلیل باشه که به اعتقاد نهادهایی که از روش های سایبری برای رتبه بندی استفاده می کنند (مثل همین webomterics که توسط شورای ملی پژوهش اسپانیا انجام میشه یا رتبه بندی CWTS که توسط دانشگاه Leiden هلند انجام میشه)، میزان فعالیت در فضای مجازی رابطه مستقیمی میزان تاثیرگذاری علمی و مشهوریت نهایی یک دانشگاه خواهد گذاشت.
رتبه بندی webometrics تا حدی شکل پیشرفته تر رتبه بندی شانگهای هست که در اون دو عامل افراد مشهور و برندگان نوبل دانشگاه ها و حجم تولیدات مقاله ای دانشگاه ها به عنوان دو شاخص اصلی در رتبه بندی مورد استفاده بوده. در Webometrics تعداد مقالات معتبر در شاخصی به اسم Excellence در نظر گرفته شده که در اثرگذاری اون روی شاخص کلی فعالیت علمی 33 درصد هست ولی وبسایت امکان نمایش رتبه بندی بر اساس این شاخص رو به صورت جداگانه هم فراهم کرده (ردیف چهارم). در قسمت دوم به جای اینکه مشهوریت علمی دانشگاه صرفا با توجه به تعداد برندگان نوبل و مانند اینها مدنظر قرار بگیره (که تاکید رتبه بندی شانگهای بوده)، بر شاخص هایی مثل اثرگذاری (impact)، میزان حضور (presence) و فعال بودن (openness) تاکید شده که این کار هم از روش هایی مثل بررسی تعداد لینک هایی که به سایت اون دانشگاه داده میشه (معروف به روش هم*ه پرسی مجازی)، تعداد صفحات و گستردگی سایت های مربوط به دانشگاه موردنظر و تعداد فایل هایی که در مورد فعالیت های علمی اون دانشگاه در فضای مجازی وجود داره انجام میشه.
همونطور که اشاره شد یک خوبی این نوع رتبه بندی ها طولانی بودن اونها و در نتیجه دادن دیدی تقریبی از وضعیت و جایگاه تحصیلی دانشگاه هایی هست که در رتبه بندی های دیگر بهشون اشاره نشده.
جمع بندی در مورد شیوه استفاده از رتبه بندی ها
در زیر مراحل کلی که به نظرم هنگام انتخاب دانشگاه ها می بایست در نظر گرفته بشه رو آوردم. این روش نظر شخصی من هست و ممکنه افراد دیگری شکل های دیگری رو موثرتر بدونند.
1- ابتدا کشورهای هدف را تعیین کنید. این تعیین کشور میتونه بر اساس شرایط فرهنگی، اجتماعی، فرصت های شغلی یا تحصیلی یا هزینه تحصیل و امکان دریافت کمک هزینه و وجود رشته شما در دانشگاه های اون کشور باشه. برای مشاوره در این زمینه می تونید از تاپیک با شرایط من چه کشورهایی رو پیشنهاد می کنید استفاده کنید.
2- با توجه به شرایط تحصیلی خود (معدل، مقاله، نمره زبان و غیره) محدوده رتبه هایی رو که در اونها شانس گرفتن پذیرش رو دارید رو تعیین کنید. برای مشاوره در این زمینه می تونید از تاپیک های شانس پذیرش کشورهای مختلف استفاده کنید. برای نمونه برای کشورهای آمریکا و کانادا می تونید به تاپیک های شانس پذیرش در آمریکا و شانس پذیرش در کانادا مراجعه کنید.
3- دانشگاه هایی رو که در کشورهای انتخابی متناظر با محدوده رتبه هایی شما هستند از روی سایت های رتبه بندی مختلف تعیین کنید. این تعیین دانشگاه ها اولیه بوده و نیازی نیست در این مرحله حساسیت زیادی به خرج دهید چون مشخص نیست از آنها پذیرش بگیرید.
4- با توجه به میزان هزینه زمانی و پولی که می توانید به خرج دهید تعدادی دانشگاه که برایتان در محدوده موردنظر مناسب ترند رو برای اپلای انتخاب نمایید.
5- پس از گرفتن پذیرش از دانشگاه ها تعداد دانشگاه هایی که می بایست بین آنها تصمیم گیری کنید به تعداد انگشتان دست خواهد بود و امکان انتخاب بین آنها با مقایسه شرایط فاند، محل تحصیل، نوع استاد، زمینه پژوهشی، شانس ویزا و رتبه دانشگاه بسیار ساده تر خواهد بود. برای مشاوره در این زمینه می تونید از تاپیک تصمیم گیری در انتخاب یکی از دانشگاه های پذیرفته شده استفاده کنید.
مقدمه
همین ابتدا اشاره کنم که من به وجود یک رتبه بندی برتر اعتقاد ندارم و به نظرم بهتر هست با همه رتبه بندی ها تا حدی آشنایی عمومی وجود داشته باشه و در نهایت هر دانشگاه با توجه به شرایط خاص خودش بررسی بشه. در این راستا توضیحاتی که میدم صرفا برای بررسی برخی جوانب این رتبه بندی ها هست که به نظرم می بایست در تصمیم گیری ها در نظر گرفته بشه. با این حال با توجه به اینکه در این تاپیک در مورد بسیاری از رتبه بندی ها کم و بیش توسط دوستان دیگه صحبت شده و فقط دیدم در مورد رتبه بندی هایی که مبتنی بر روش های سایبری یا مجازی هستند (مثل webometrics) کمتر صحبت شده یا هم که برخی اون رو رتبه بندی سایت دانشگاه ها برداشت کردند یک مقدار توضیح بیشتری در موردشون میدم.
مقایسه دانشگاه های کشورهای مختلف و میزان اثرگذاری بر تصمیم نهایی
این موضوع رو هم باید در نظر داشت که وقتی صحبت مقایسه دانشگاه های کشورهای مختلف میشه انقدر پارامترهای غیر تحصیلی دیگه مثل زبان، فرهنگ، شرایط احتماعی و سیاسی، دوری و نزدیکی به ایران، فرصت های شغلی و تحصیلی و اقامتی در آینده و غیره مطرح میشه که در عمل وزن معروفیت علمی در تصمیم گیری بین انتخاب کشورها تا حد زیادی کاهش پیدا می کنه به طوری که فردی ممکنه به همین دلایل یک دانشگاه رتبه 700-600 آمریکای شمالی یا اروپا رو به یک دانشگاه دو رقمی آفریقا یا آمریکای لاتین ترجیح بده.
عوامل مهم در اعتمادپذیری نتایج رتبه بندی ها
در هر رتبه بندی دو عامل مهم باید در نظر گرفته بشه: نهادی که رتبه بندی رو انجام میده و دوم هم روشی که برای رتبه بندی مورد استفاده قرار گرفته. مورد قبول با اعتماد نبودن هر کدوم از این دو عامل باعث میشه که نتایج رتبه بندی برای فرد در هاله ای از ابهام قرار بگیره.
الف) نهاد یا سازمان رتبه بندی کننده
طبیعتا هر چه نهاد موردنظر مورد اعتمادتر باشه نتیجه ای هم که حاصل میشه مورد اعتمادتر هست. از این نظر به نظر من سازمان ها و نهادهای ملی کشورها یا اونهایی که دست کم به یک دانشگاهی وابستگی دارند دارای اعتبار بیشتری در مقایسه با یک سری نهادهای خصوصی هست که هیچگونه نظارتی بر روی اونها وجود نداره. برای نمونه رتبه بندی شانگهای (ARWU) توسط یکی از دانشگاه های معروف شانگهای انجام میشه. یا همین رتبه بندی Webmetrics توسط شورای ملی پژوهش اسپانیا انجام میشه. ولی برای نمونه همین رتبه بندی QS که خیلی از دوستان به اون مراجعه می کنند توسط یک شرکت خصوصی انجام میشه که کارشون برگزاری یک سری همایش ها و دوره های MBA و کارهایی از این دست هست و در 6-5 کشور هم یک سری دفاتر جذب کاندیدا برای همین دوره های خودشون دارند و به طور خلاصه نهادی for-profit هست. این برنامه رتبه بندی شون هم بخشی از معرفی دانشگاه های مناسب به کاندیداها هست و ممکنه تحت تاثیر سیاست های مالی این شرکت قرار بگیره.
وجود چند صدایی در نهادهای رتبه بندی کننده میتونه احتمال اشتباهات فاحش، اعمال سلیقه های غیرمسوولانه و با هدف سودهای سازمانی رو کاهش بده.
ب) روش رتبه بندی
جدای از اینکه نهاد موردنظر می بایست مورد اطمینان باشه روش رتبه بندی هم می بایست مورد قبول یا مناسب باشه. هر رتبه بندی شاخص های خاصی رو در رتبه بندی در نظر می گیره که لزوما توسط همگان مورد پذیرش نیست. برای نمونه در رتبه بندی شانگهای شاخص هایی مثل تعداد افراد معروف و برندگان نوبل دارای وزن 50 درصدی و خروجی علمی (عمدتا مقاله) هم دارای وزن 40 درصدی هستند. طبیعی هست در این رتبه بندی دانشگاه های معروفی مثل هاروارد که چند برنده نوبل داشتن یا دانشگاه هایی که تمرکز زیادی روی تولید مقاله دارند دارای رتبه های خوبی باشند. یا برای نمونه در رتبه بندی QS شاخص هایی مثل شهرت آکادمیک، شهرت کارمندان، تعداد دانشگاه های بین المللی و غیره نقش داشته. طبیعتا در این رتبه بندی دانشگاه هایی که دارای ابعاد بزرگتری از نظر تعداد دانشجو هستند رتبه های بهتری رو به دست میارن.
اثر ابعاد دانشگاه بر رتبه بندی
هر کدوم از شاخص های به کار رفته در رتبه بندی ها به هر حال یک تئوری یا فلسفه ای پشت شون وجود داشته. برای نمونه بسیاری از این رتبه ها متاثر از جمعیت دانشگاه هستند و دانشگاه های بزرگتر که تعداد مقاله های بیشتری داشتند رتبه بهتری به دست میارن ولی اگر حجم فعالیت علمی به تعداد دانشجویان تقسیم بشه ممکنه خیلی از دانشگاه های کوچک هم رتبه های خوبی به دست بیارن. ولی هر کدوم از این شاخص ها بیانگر یک واقعیتی هستند. برای نمونه کشورهایی مثل آمریکا، چین و ژاپن دارای حجم فعالیت اقتصادی زیادی هستند که نشون دهنده توان تاثیرگذاری اقتصادی اونها بر دنیا هست و با شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) بیان میشه. در حالی که از نظر سرانه (GDP per capita) درآمد کشورهای کوچکی مثل لوکزامبورک، نروژ و قطر در صدر قرار دارند. اولی نشون میده اون کشور چه میزان اثرگذاری اقتصادی روی دنیا داره و دومی نشون میده یک فرد در اون کشور به طور فردی چه میزان رفاه یا درآمد مالی داره. با همین قیاس دانشگاه های بزرگتر به دلیل حجم فعالیت علمی بیشتر تاثیرگذاری بیشتری هم روی فضای آکادمیک دارند ولی در کوچکترها هم ممکنه کیفیت آموزشی خوبی برقرار باشه که انتخاب بین این دو به اهداف شخصی افراد برمی گرده.
به کارگیری روش های سایبری در رتبه بندی ها
یکی از ایرادهای خیلی از رتبه بندی ها محدود بودن اونها به حدود 700-500 دانشگاه بزرگ دنیا هست که بخشی از اون به دلیل سخت بودن جمع آوری داده های میدانی برای همه دانشگاه ها بوده که شیوه جمع آوری برخی از اطلاعات متکی بر نظرسنجی هست. تکنیک های سایبری که بر جمع آوری اطلاعات در فضای مجازی متکی هستند امکان مقایسه حجم فعالیت علمی دانشگاه های خیلی بیشتری در فضای مجازی رو فراهم می کنند. اساسا در دنیای مدرن نمیشه اثر تبلیغات و چیزی که در دسترس و دید همگان هست رو در تصمیم گیری در انتخاب یک کالا نادیده گرفت (دقیقا به همون دلیل که ممکنه فردی در اثر تبلیغات خیلی زیاد شرکت SONY یک لپ تاپ VIO رو به دو برابر قیمت یک برند دیگه که کیفیت مشابه یا 10 درصد کمتر داره خریداری کنه، یک دانشجو هم به احتمال زیاد ترجیح میده در دانشگاهی که فلان دانشمند برنده جایزه نوبل درش درس خونده یا کرسی استادی داشته یا اسمش به دلیل جمعیت زیاد دانشجویان اون یا موقعیت شهری اون بیشتر بر سر زبان ها هست فارغ از اینکه واقعا سطح علمی اون چقدر هست درس بخونه) شاید به همین دلیل باشه که به اعتقاد نهادهایی که از روش های سایبری برای رتبه بندی استفاده می کنند (مثل همین webomterics که توسط شورای ملی پژوهش اسپانیا انجام میشه یا رتبه بندی CWTS که توسط دانشگاه Leiden هلند انجام میشه)، میزان فعالیت در فضای مجازی رابطه مستقیمی میزان تاثیرگذاری علمی و مشهوریت نهایی یک دانشگاه خواهد گذاشت.
رتبه بندی webometrics تا حدی شکل پیشرفته تر رتبه بندی شانگهای هست که در اون دو عامل افراد مشهور و برندگان نوبل دانشگاه ها و حجم تولیدات مقاله ای دانشگاه ها به عنوان دو شاخص اصلی در رتبه بندی مورد استفاده بوده. در Webometrics تعداد مقالات معتبر در شاخصی به اسم Excellence در نظر گرفته شده که در اثرگذاری اون روی شاخص کلی فعالیت علمی 33 درصد هست ولی وبسایت امکان نمایش رتبه بندی بر اساس این شاخص رو به صورت جداگانه هم فراهم کرده (ردیف چهارم). در قسمت دوم به جای اینکه مشهوریت علمی دانشگاه صرفا با توجه به تعداد برندگان نوبل و مانند اینها مدنظر قرار بگیره (که تاکید رتبه بندی شانگهای بوده)، بر شاخص هایی مثل اثرگذاری (impact)، میزان حضور (presence) و فعال بودن (openness) تاکید شده که این کار هم از روش هایی مثل بررسی تعداد لینک هایی که به سایت اون دانشگاه داده میشه (معروف به روش هم*ه پرسی مجازی)، تعداد صفحات و گستردگی سایت های مربوط به دانشگاه موردنظر و تعداد فایل هایی که در مورد فعالیت های علمی اون دانشگاه در فضای مجازی وجود داره انجام میشه.
همونطور که اشاره شد یک خوبی این نوع رتبه بندی ها طولانی بودن اونها و در نتیجه دادن دیدی تقریبی از وضعیت و جایگاه تحصیلی دانشگاه هایی هست که در رتبه بندی های دیگر بهشون اشاره نشده.
جمع بندی در مورد شیوه استفاده از رتبه بندی ها
در زیر مراحل کلی که به نظرم هنگام انتخاب دانشگاه ها می بایست در نظر گرفته بشه رو آوردم. این روش نظر شخصی من هست و ممکنه افراد دیگری شکل های دیگری رو موثرتر بدونند.
1- ابتدا کشورهای هدف را تعیین کنید. این تعیین کشور میتونه بر اساس شرایط فرهنگی، اجتماعی، فرصت های شغلی یا تحصیلی یا هزینه تحصیل و امکان دریافت کمک هزینه و وجود رشته شما در دانشگاه های اون کشور باشه. برای مشاوره در این زمینه می تونید از تاپیک با شرایط من چه کشورهایی رو پیشنهاد می کنید استفاده کنید.
2- با توجه به شرایط تحصیلی خود (معدل، مقاله، نمره زبان و غیره) محدوده رتبه هایی رو که در اونها شانس گرفتن پذیرش رو دارید رو تعیین کنید. برای مشاوره در این زمینه می تونید از تاپیک های شانس پذیرش کشورهای مختلف استفاده کنید. برای نمونه برای کشورهای آمریکا و کانادا می تونید به تاپیک های شانس پذیرش در آمریکا و شانس پذیرش در کانادا مراجعه کنید.
3- دانشگاه هایی رو که در کشورهای انتخابی متناظر با محدوده رتبه هایی شما هستند از روی سایت های رتبه بندی مختلف تعیین کنید. این تعیین دانشگاه ها اولیه بوده و نیازی نیست در این مرحله حساسیت زیادی به خرج دهید چون مشخص نیست از آنها پذیرش بگیرید.
4- با توجه به میزان هزینه زمانی و پولی که می توانید به خرج دهید تعدادی دانشگاه که برایتان در محدوده موردنظر مناسب ترند رو برای اپلای انتخاب نمایید.
5- پس از گرفتن پذیرش از دانشگاه ها تعداد دانشگاه هایی که می بایست بین آنها تصمیم گیری کنید به تعداد انگشتان دست خواهد بود و امکان انتخاب بین آنها با مقایسه شرایط فاند، محل تحصیل، نوع استاد، زمینه پژوهشی، شانس ویزا و رتبه دانشگاه بسیار ساده تر خواهد بود. برای مشاوره در این زمینه می تونید از تاپیک تصمیم گیری در انتخاب یکی از دانشگاه های پذیرفته شده استفاده کنید.
ای دگرگون کننده ی دل ها و چشم ها / ای گرداننده ی روزها و شب ها / ای تغییر دهنده ی روزگار و انسان ها / حال ما را به بهترین حال دگرگون فرما
.We are all visitors to this time, this place. We are just passing through. Our purpose here is to observe, to learn, to grow, to love... and then we return home
Aboriginal Proverb -