19-11-2013, 10:32 PM
در مجموع این بار خیلی بهتر نوشتید. این بار خوشبختانه متن شما دارای یک جمعبندی هست که البته به شکلی که در ادامه خواهم گفت میتونه بهبود پیدا کنه. نقاط قوت نوشته شما استفاده از دایره واژگان خوب و داشتن ساختار گرامری خوب هست. نقاط ضعف نوشته شما نداشتن ساختار در نوشته هست. یعنی مشخص نیست نوشته از کجا شروع و به کجا پایان مییابد. در ادامه در این مورد هم بیشتر توضیح میدهم. در کل فکر میکنم نوشته شما در مقیاس آیلتس در حدود ۷/۵ و در مقیاس تافل در حدود ۲۵ هست.
در مورد ساختار نوشته به طور خلاصه می بایست به این صورت باشد که در ابتدا نظر کلی خودتان را در مورد مساله مطرح شده بیان کنید (موافق یا مخالف)٬ سپس در مرحله دوم دلایل این موافقت یا مخالفت خود را بیان کنید و در انتها با توجه به دلایل مطرح شده نتیجهگیری کنید.
به عبارتی پاراگراف اول نقش مقدمه را داشته و در آن نظر کلی خودتان را بیان کنید و سپس در دو پاراگراف میانی دلایل خودتان را برای نظر بیان شده شرح و بسط دهید. در هر پاراگراف میانی هم سعی کنید روی یک دلیل یا جنبه خاص متمرکز شوید و با آوردن دلایل مختلف پاراگراف موردنظر را به ملغمهای از دلایل متنوع تبدیل نسازید. در عوص در هر پاراگراف فقط یک دلیل اصلی بیاورید. برای نمونه پاراگراف دوم شما با دلیل «از بین رفتن جایگاه و اعتبار اجتماعی» شروع می شود سپس به «ترسو قلمداد شدن دروغگوها» پرداخته شده و در نهایت هم به «مجبور شدن فرد به گفتن دروغ های متوالی» ختم شده. در حالی که بهتر بود یکی از اینها شرح و بسط داده می شد.
برای شرح و بسط و حمایت از یک دلیل هم میتوانید از آوردن مثالهای شخصی (که جایش در نوشته شما بسیار خالی است) و همین طور آمار علمی استفاده کنید. برای نمونه در مورد مثال شخصی می توانید به یکی از تجربه های شخصی خودتان با یکی از دوستانتان یا معلم تان یا هر فرد دیگری اشاره کنید که چطور دروغگویی شما یا ایشان باعث بدتر شدن رابطه شما و ایشان شد. در مورد آمار علمی هم برای نمونه میتوانید اشاره کنید که طبق بررسیهای پژوهشگران در سالهای اخیر حدود دو سوم طلاقها به دلیل عدم اعتماد بوده یا مثالهایی از این دست (در مورد آمار لزومی ندارد واقعی باشند چون بیشتر از دید گرامری و قواعد نگارش بررسی میشوند و نه صحت اطلاعات٬ فقط خیلی هم خیالی نباشند).
در قسمت جمعبندی هم اشارهای به دلایل اصلی که در پاراگرافهای میانی کنید و با توجه به آنها نتیجه بگیرید و نه اینکه صرفا یک عبارت «برای جمعبندی» بگذارید و سپس یک نظر کلی بیان کنید. برای نمونه اینطور بیان کنید که با توجه به اینکه درغگویی باعث از بین رفتن اعتبار و شخصیت اجتماعی فرد می شود (موردی که در یکی از پاراگراف ها قبلا شرح و بسط داده شده) و همین طور با توجه به اینکه روابط شخصی و درون خانوادگی فرد با دوستان و اعضای خانواده را دچار مشکل می کند (مورد دیگری که در یکی دیگر از پاراگراف های میانی روی آن بحث شده) در نتیجه اینطور نتیجه می گیریم که دروع گفنن کار عاقلانه و درستی نیست. بعد می تواند یک دلیل دیگر هم در مخالفت با پدیده دروغگویی بگویید و قسمت جمع بندی را به انتها برسانید.
=====================
به طور خلاصه:
- در مقدمه سعی کنید بیشتر از آنکه دلیل و توجیه بیاورید نظر کلی خودتان را در مورد مساله موردنظر بگویید و موضع خودتان را (موافق یا مخالف) مشخص سازید.
- در هر پاراگراف میانی روی یک جنبه یا دلیل خاص متمرکز شوید و برای آن مثال های شخصی یا دلایل علمی و آماری بیاورید.
- در قسمت جمع بندی به دلایلی که در قسمت های میانی آوردید به طور خلاصه اشاره کنید و با آوردن یک دلیل کلی دیگر در مورد نظر موافق یا مخالف خودتان یک جمع بندی نمایید.
======================
* در پاراگراف اول به جای Based upon my own personal experience به نظرم Based on بگذارید بهتر است. Based upon اگرچه غلط نیست ولی کمی قدیمی است. همین طور کاربرد آن کمی در انگلیسی بریتانیایی بیشتر از آمریکایی است.
در مورد ساختار نوشته به طور خلاصه می بایست به این صورت باشد که در ابتدا نظر کلی خودتان را در مورد مساله مطرح شده بیان کنید (موافق یا مخالف)٬ سپس در مرحله دوم دلایل این موافقت یا مخالفت خود را بیان کنید و در انتها با توجه به دلایل مطرح شده نتیجهگیری کنید.
به عبارتی پاراگراف اول نقش مقدمه را داشته و در آن نظر کلی خودتان را بیان کنید و سپس در دو پاراگراف میانی دلایل خودتان را برای نظر بیان شده شرح و بسط دهید. در هر پاراگراف میانی هم سعی کنید روی یک دلیل یا جنبه خاص متمرکز شوید و با آوردن دلایل مختلف پاراگراف موردنظر را به ملغمهای از دلایل متنوع تبدیل نسازید. در عوص در هر پاراگراف فقط یک دلیل اصلی بیاورید. برای نمونه پاراگراف دوم شما با دلیل «از بین رفتن جایگاه و اعتبار اجتماعی» شروع می شود سپس به «ترسو قلمداد شدن دروغگوها» پرداخته شده و در نهایت هم به «مجبور شدن فرد به گفتن دروغ های متوالی» ختم شده. در حالی که بهتر بود یکی از اینها شرح و بسط داده می شد.
برای شرح و بسط و حمایت از یک دلیل هم میتوانید از آوردن مثالهای شخصی (که جایش در نوشته شما بسیار خالی است) و همین طور آمار علمی استفاده کنید. برای نمونه در مورد مثال شخصی می توانید به یکی از تجربه های شخصی خودتان با یکی از دوستانتان یا معلم تان یا هر فرد دیگری اشاره کنید که چطور دروغگویی شما یا ایشان باعث بدتر شدن رابطه شما و ایشان شد. در مورد آمار علمی هم برای نمونه میتوانید اشاره کنید که طبق بررسیهای پژوهشگران در سالهای اخیر حدود دو سوم طلاقها به دلیل عدم اعتماد بوده یا مثالهایی از این دست (در مورد آمار لزومی ندارد واقعی باشند چون بیشتر از دید گرامری و قواعد نگارش بررسی میشوند و نه صحت اطلاعات٬ فقط خیلی هم خیالی نباشند).
در قسمت جمعبندی هم اشارهای به دلایل اصلی که در پاراگرافهای میانی کنید و با توجه به آنها نتیجه بگیرید و نه اینکه صرفا یک عبارت «برای جمعبندی» بگذارید و سپس یک نظر کلی بیان کنید. برای نمونه اینطور بیان کنید که با توجه به اینکه درغگویی باعث از بین رفتن اعتبار و شخصیت اجتماعی فرد می شود (موردی که در یکی از پاراگراف ها قبلا شرح و بسط داده شده) و همین طور با توجه به اینکه روابط شخصی و درون خانوادگی فرد با دوستان و اعضای خانواده را دچار مشکل می کند (مورد دیگری که در یکی دیگر از پاراگراف های میانی روی آن بحث شده) در نتیجه اینطور نتیجه می گیریم که دروع گفنن کار عاقلانه و درستی نیست. بعد می تواند یک دلیل دیگر هم در مخالفت با پدیده دروغگویی بگویید و قسمت جمع بندی را به انتها برسانید.
=====================
به طور خلاصه:
- در مقدمه سعی کنید بیشتر از آنکه دلیل و توجیه بیاورید نظر کلی خودتان را در مورد مساله موردنظر بگویید و موضع خودتان را (موافق یا مخالف) مشخص سازید.
- در هر پاراگراف میانی روی یک جنبه یا دلیل خاص متمرکز شوید و برای آن مثال های شخصی یا دلایل علمی و آماری بیاورید.
- در قسمت جمع بندی به دلایلی که در قسمت های میانی آوردید به طور خلاصه اشاره کنید و با آوردن یک دلیل کلی دیگر در مورد نظر موافق یا مخالف خودتان یک جمع بندی نمایید.
======================
* در پاراگراف اول به جای Based upon my own personal experience به نظرم Based on بگذارید بهتر است. Based upon اگرچه غلط نیست ولی کمی قدیمی است. همین طور کاربرد آن کمی در انگلیسی بریتانیایی بیشتر از آمریکایی است.
ای دگرگون کننده ی دل ها و چشم ها / ای گرداننده ی روزها و شب ها / ای تغییر دهنده ی روزگار و انسان ها / حال ما را به بهترین حال دگرگون فرما
.We are all visitors to this time, this place. We are just passing through. Our purpose here is to observe, to learn, to grow, to love... and then we return home
Aboriginal Proverb -