04-02-2016, 02:11 PM
(04-02-2016, 12:53 PM)Torkan نوشته: درود
دوست عزیزشما با توجه به اسمتون مونث هستید درسته؟!
ببینید، همینکه شما چنین موقعیتی دارید به نظر من نه تنها بد نیست بلکه به نظر من عاقلانه دارید فکر میکنید به قضیه. خیلی عذر میخوام دوستان ممکنه من رو به سنت گرایی متهم کنند و میدونم بسیاری از دوستان علی الخصوص هم جنسهای شما قطعا میگن برو دنبال آرزوهات و ازدواج چیه و فلان!
ولی من میخوام اینطوری به قضیه نگاه کنم. اگر سن شما پایین تر بود ممکن بود جواب دیگری بدم ولی الان طور دیگه ای باید پاسخ بدم.
ببینید به قطع میگم کسی که هنوز دو دل هست و همین سوال رو میپرسه اینجا پس رفتنش رو واسه خودش قطعی نکرده. کسی که هنوز مردد هست واسه رفتن به نظر من بهتره کمی میزان ریسک رو پایین بیاره! اگر واقعا برای خودتون دلیل درست و حسابی دارین واسه رفتن (برنگشتن البته بیشتر منظورمه) اون وقت همه چیز رو تعطیل کنید و برین دنبال آرزوهاتون و یک کاغذ بچسبونید رو دیوار جلوی لپتاپ که من فقط به مهاجرت می اندیشم لطفا مزاحم نشوید ای افکار من!
بذارید اول موردی رو بگم. رفتن یا ماندن نمیتونه مسبب یک ازدواج خوب باشه. خیر در اینور اب (برای شما اونور!) هم ازدواجهای بسیار خوبی انجام شده حتی نه تنها با هموطن بلکه غیرهموطن. یعنی اینطور فکر نکنید که شرایط ازواج مهیا نیست. ولی یه چیزی که هست اینه که شما باید 2 2 تا 4 تا کنید. شما الان در بهترین حالت 2 سال بعد میتونید خارج بشید. تازه در نظر بگیریم که همه مسایل مالی و فلان هم جور شد و ویزا و هزار چیز دیگه یعنی شما رفتنتون قطعی شد و مشکلی ندارید. تازه باید در 32 سالگی شروع کنید به دوباره ساختن. خودمون رو گول نزنیم مهاجرت یعنی دوباره شروع کردن یعنی گذشته هر چه بود گذشته و الان باید از نو ساخت! حداقل واسه طبقه های غیر مرفه که اینطوریه!
سوال شما رو جواب دادن مستلزم شناخت شما و طرف مقابلتون و میزان آشنایی هست. هر کسی اینجا بیاد چیزی رو قطعی بگه خیانت کرده بهتون! چون این فقط شما و شما هستید که باید تصمیم بگیرید. اگر میشد ازدواج کنید و بیایید این ور که به نظر من ایده التر هم میتونست باشه ولی این که ازدواج باعث موندن شما در ایران میشه کمی مساله رو سخت تر میکنه. شما با افراد صاحب نظر کسانی که بهشون اعتماد دارید حتی پدر و مادر (با اینکه باز الان متهم به سنت گرایی میشم!) مشورت کنید. اگر واقعا از زندگی در ایران راضی نیستید خوب اون وقت باید به دنبال ارزوتون برید وگرنه اگر ذره ای شک دارید به نظر من راهی رو انتخاب کنید که زندگی راحتی رو بهتون اهدا بکنه( بازم دوستان من رو به راحت طلبی متهم نکنن دنیا هیچ وقت با من ساز نبوده!)
پ.ن: یادتون نره زندگی یک معامله هست و عمر انسان محدود، باید بیشترین بهره رو برد از زندگی.
بااحترام،
ترکان
ممنونم از پاسختون... بله من خانم هستم ، در مورد اینکه میفرمایید برای رفتنم تصمیم قطعی نگرفتم باید بگم که خیر، جدا هدف خودم رفتن و موفق شدنه ... اما از اونجایی که آدم منطقی ای هستم نمی تونم واقعیت ها رو در نطر نگیرم، اینکه سن و سالم همین الان کم نیست و به قول شما 2-3 سال دیکه زمان لازم دارم و تازه رسیدم اونجا هم باید از نو شروع کنم و اینکه با این سن و سال موقعیت ازدواج اونجا پیدا می کنم یا نه... علاوه بر اینها شرایطم و ابهاماتی که از کشوری مثل امریکا (که قصد رفتن بهش رو دارم) و شر ایط زندگی و ازدواج ایرانی ها اونجا دارم باعث می شه نتونم درست تصمیم بگیرم، با خانواده و اطرافیان که مشورت کردم میگن این موقعیت ازدواجت که الان داری و می دونی خوبه و اکثر جنبه هاش برات واضح هست رو به خاطر یه سری چیز ها که ازشون اطلاع دقیق نداری و موفقیت توش برات ریسک بالایی داره، از دست نده.... اما اگه به توصیه ی اطرافیان ازدواج کنم، رفتن و دکتری خوندن و زندگی سطح بالا و موفق اونجا همیشه تا آخر عمرم تو دلم میمونه.... اما این فکر که اگه برم هم واسه موفقیتم و خوشبختی تو همه ی ابعاد تضمینی وجود نداره، باز ذهنم رو بهم میریزه.... واقعا سر دو راهی بدی موندم که مزایا و معایب و شکها و تردید های هر دو راه به یک میزانه فک می کنم....
بازم ممنونم از راهنماییتون....