آکادمیا کافه
هدف از رفتن به آمریکا - نسخه قابل چاپ

+- آکادمیا کافه (https://www.academiacafe.com/pf)
+-- انجمن: کشورها (https://www.academiacafe.com/pf/Forum-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7)
+--- انجمن: ایالات متحده آمریکا (https://www.academiacafe.com/pf/Forum-%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%AF%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7)
+--- موضوع: هدف از رفتن به آمریکا (/Thread-%D9%87%D8%AF%D9%81-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7)

صفحات 1 2 3 4


هدف از رفتن به آمریکا - Cortex - 02-02-2011

شاید پر بحث ترین موضوع فروم مهاجرت و گرفتن پذیرش این باشد که " چرا آمریکا؟"
چرا عموم مردم(نه همه) واقعاً زندگی و یا تحصیل در آمریکا را ترجیح می دهند؟چرا نه؟
این بحث در این تاپیک با دلایل مستدل و عقلانی انجام می پذیرد.
"از کلمات تند و کورکورانه به شدت پرهیز کنید شعار های سیاسی ممنوع است."

با تشکر
مدیر


RE: هدف از رفتن به آمریکا - farhad - 12-06-2011

ببخشید دوستان من یک سوالی که چند مدت ذهنم را درگیر کرده اینه که به طور ضمنی من برای خودم مثال می زنم تا اشاره به شخص خاصی نباشه

قسمت اول - اینکه من حداقل 2-3 سال باید در کشور خودم وقت بزارم و پس از طی دوران کارشناسی و ارشدبا همه مشکلات نظام اموزشی ایران و بعد با کلی دردسر و هزینه با اگر و اما فراوان بتونم برم امریکا برای مدت 5 سال دور از خانه و خانواده درس بخونم و حتی توی این 5 سال و شاید بیشتر از ان فکر برگشتن را از سرم حتی بیرون کنم تا شاید بعد از ان با بدست اوردن کار در امریکا بتوانیم اقامت دائم بگیریم

البته پروسه مقاله و گرفتن مدرک زبان و استرس و مشکلات زندگی در فرهنگ امریکایی را هم به این موضوع اضافه کنم

خوب شاید بیشتر دوستانی که این مسیر سخت و طاقت فرسا را طی میکنند برای این است که بتونند اینده خوشون رو تضمین کنند

حالا قسمت دوم- چند روز پیش در فروم سیسکو به پارسی ویدئو ی استاد شفق زندی را دانلود کردم و دیدم و چیزی که جالب توجه بود این بود که ایشون می گفتند با مدارک مثل CCIE در امریکا افرهای شغلی با حداقل درامد 120000 $ در سال است البته میگم این حداقل رقم اشاره شده ایشون بود
(البته اگر بیشتر در مورد ایشون بخوام بگم ایشان 3 تا مدرک CCIE رو دارند و فکر می کنم 10-12 سالی هم هست که خارج از کشور مشغول به کار هستند)
درست است که بدست اوردن مدارک این چنینی ساده نیست و واقعا همت بلندی می خواد

در حالت دوم ادم تو کشور خودش می مونه ، هر جند وقت می ره و امتحان میده و برمی گرده و در کنارشم می تونه کار کنه در اینده هم با گرفتن گواهینامه های قوی و مهم می تونه شغل متناسب و خوبی پیدا کنه و این همه زحمت دوری و استرس مسائل گوناگون رو بخودش وارد نکنه

اما واقعا اگر هدف از رفتن درامد خوب و تامین اینده باشه ، مگر گرفتن مدرک دکترا در رشته بطور مثال کامپیوتر در اینده شغلی در بهترین شرایط در امدش در چه محدوده ای است که خیلی از دوستان که می بینیم به خاطر این مدرک و تضمین اینده کاری و زندگی خود حاضر به چنین سختی هستند ؟

از دوستانی که الان وارد بازار کار در امریکا شدن یا اطلاعی دارند خواهش می کنم در جوابگویی به این موضوع شرکت کنید تا دوستانی مثل من با اهدافی روشن تر نسبت به موضوع بتونیم ادامه بدیم

واقعا جه جیزی باعث می شه که افرادی حاضر به تحمل این چنین سختی هایی شوند

البته باز هم می گم مورد دوم هم خیلی سخت است اما نسبت به مورد اول برتری های خیلی محسوسی داره



RE: هدف از رفتن به آمریکا - Babak - 12-06-2011


ببینید به نظر من در نظر گرفتن میزان درآمد به تنهایی معیار درستی نیست و اگر صرفا به خاطر داشتن درآمد بالاتر می‌خواهید ایران رو ترک کنید، در نهایت به نتیجه خوبی نخواهید رسید. اغلب دوستانی که ایران رو ترک می‌کنند و به امریکا میان به دنبال چند هدف از جمله تحصیل در دانشگاه‌های سطح اول جهان، رسیدن به استانداردهای زندگی بالاتر در یک کشور پیشرفته از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، و داشتن درآمد مناسب هستند. رسیدن به این اهداف هست که می‌تونه سختی‌های راه رو توجیه کنه وگرنه اگر به صرف داشتن درآمد بالاتر باشه، شاید خیلی‌ها در ایران و با شغل‌های بسیار کم دردسرتری بتونند درآمد بیشتری داشته باشند.

من از مدارک CCIE و غیره اطلاعی ندارم. شما در مورد مدارک شرکت سیسکو و مایکروسافت در ایران بسیار بیشتر می‌شنوید تا در امریکا. در امریکا بسیاری حتی اسم این مدارک رو هم نشنیده‌اند و مطمئن نیستم که اگر شما دکترا داشته باشید، داشتن یا نداشتن این مدارک اهمیت خاصی داشته باشه.
در امریکا شما اگر در رشته کامپیوتر نرم‌افزار از دانشگاه‌های خوب دکترا بگیرید و سواد خوبی داشته باشید، می‌تونید با حقوق حدود ۱۲۰هزار دلار در سال شروع به کار کنید، اما این حقوق یک مقدار گول زننده است و نباید با معیارهای ایران به این مبلغ نگاه کرد. اول این که حدود ۳۵٪ این مبلغ برای مالیات کسر می‌شه و دوم این که بسیاری از هزینه‌ها به خصوص هزینه مسکن در شهرهایی که شرکت‌های کامپیوتری تمرکز زیادی دارند بسیار بالاست. این حقوق برای شما یک زندگی مرفه، اما نه فوق‌العاده (در استانداردهای امریکا) می‌تونه ایجاد بکنه.


در کنار این شرایط خوب، نکات منفی‌ای هم وجود داره. کار در شرکت‌های امریکایی بسیار جدیه و در عین حال آینده شغلی به هیچ وجه تضمین شده نیست. تقریبا در تمام موارد قراردادهای کاری به صورت employment at will هست که معنیش اینه که چه شما و چه شرکتی که براش کار می‌کنید هر موقع که بخواهید می‌تونید قرارداد رو فسخ کنید. به همین خاطر موقعی که شرایط اقتصادی خراب می‌شه (مثل سال ۲۰۰۱ یا ۲۰۰۹) شرکت‌ها کارمندانشون رو به راحتی اخراج می‌کنند و بسیاری از افراد کارشون رو از دست می‌دهند و زندگی می‌تونه بسیار سخت بشه، به این خاطر که اغلب افراد بعد از شروع به کار خونه می‌خرند و در امریکا بر خلاف ایران تقریبا همه برای خرید خونه وام بانکی می‌گیرند و باید ماهیانه چند هزار دلار به بانک بپردازند. با نداشتن درآمد این شرایط بسیار سخت می‌شه و بسیاری از افراد خونه‌اشون رو از دست می‌دهند چون توانایی پرداخت قسط ماهیانه رو ندارند. اتفاقی که در امریکا در سال ۲۰۰۹ افتاد.

وقتی این‌ها رو کنار هم بذارید می‌بینید که صرفا رسیدن به شرایط اقتصادی بهتر دلیل خوبی برای ترک ایران و زندگی در امریکا نیست و باید هدف‌های بلندتری داشته باشید تا تحمل این شرایط منطقی باشه.


RE: هدف از رفتن به آمریکا - farhad - 13-06-2011

واقعا ممنون بابک جان نیازمند به همچین اطلاعاتی هم من و هم دوستانی که هنوز در اویل راه هستن بودیم تا واقعا نگرش واقع بینانه ای به موضوع داشته باشیم تا اینقدر سقف ارزوهای رو بالا نبریم که دست خودمون به اون هم نرسه

اما گفتی ایده ال نه فوق العاده ؟

خوب یک سوال پیش بیاد اینکه اصلا این فوق العاده قابل دسترسی است یا نه ؟ اخه هر کسی پس از پاسخ دادن به این سوال که چرا امریکا ؟

و بعد از مشخص کردن هدفهاش و تلاش چندین سالش و گرفتن بالا ترین مدارک یک کشور ، ایا زمینه دیگری هست که باعث دسترسی به این فوق العاده می شه ؟ یا نه ، اصولا رسیدن به چنین جایی برای یک ایرانی تنها شبیه یک ارزو می تونه باشه ؟

ممنون می شم در این مورد ما را هم در تجربه خودت در این کشور مطلع کنی که به همین جهت پاسخی باشه بر موضوع اصلی تایپک

البته سوالهای دیگری نیز هست که فکر می کنم تایپک را منحرف کنه بیابراین در جای دیگر مزاحمتون می شم



RE: هدف از رفتن به آمریکا - m0h3n - 13-06-2011

ضمن تایید حرف های بابک بنظر من دوستانی که قصد ترک ایران رو دارند واقعا باید اهداف خودشون رو مدنظر قرار بدن.

همیشه معتقدم هر چقدر اهداف شما برای ترک ایران قوی تر باشد، پایه ماندگاری در خارج از ایران محکم تر هست، شک نکنید !


RE: هدف از رفتن به آمریکا - Babak - 13-06-2011

سال ۲۰۰۸ موقعی که من دانشجو بودم Bob Colwell که معمار اصلی پردازنده‌های Pentium اینتل بوده به دانشگاه UCI اومد و در مورد این که چجوری مهندس خوبی باشیم صحبت کرد. یادمه که صحبتش رو با نشون دادن عکس یک هواپیمای شخصی، یک قایق تفریحی مجلل، یک خونه بسیار شیک و بزرگ، و یک اتومبیل اسپرت شروع کرد و گفت اگر به دنبال این چیزها هستید، اشتباه کردید که دنبال رشته‌های مهندسی رفتید! بعد عکس یک خونه خوب و یک ماشین خوب رو نشون داد و گفت اگر دنبال این‌ها هستید درست اومدید. البته مثال‌های نقض زیادی می‌شه برای صحبت‌های ایشون پیدا کرد و گفت که مثلا بیل گیتس، استیو جابز، لری پیج، سرگئی برین و ... همگی مهندس هستند و همگی میلیاردند، ولی این‌ها رو می‌شه استثنا تلقی کرد. کشور امریکا امکان دسترسی به شرایط اقتصادی فوق‌العاده رو ایجاد می‌کنه، اما احتمالا اگر دنبال اون شرایط هستید نباید دنبال درس و تحصیل باشید. همه این افراد بین درس و پول، دومی رو انتخاب کردند و بسیاری از این افراد نتونستند تحصیلات‌شون رو به اتمام برسونند.
من نمی‌تونم در مورد این که چه باید کرد تا به شرایط اقتصادی فوق‌العاده رسید نظر بدم، اما اونچه که در زندگی بسیاری از پولدارهای امریکایی می‌شه دید، در کنار هوش و استعداد در زمینه کاری خودشون، ریسک‌پذیری بالا، تلاش زیاد و شانسه. شما وقتی زندگی بعضی از این افراد رو نگاه می‌کنید می‌بینید که بعضی‌هاشون بارها و بارها شکست‌های وحشتناکی خورده‌اند، اما تسلیم نشده‌اند و ادامه داده‌اند.

رسیدن به چنین شرایطی ساده نیست و برای مهاجرین سخت‌تر هم هست، اما غیرممکن نیست. نمونه‌ای که همتون می‌شناسید خانم انوشه انصاری هستند که از طریق رشته‌های مهندسی ثروت بسیار زیادی کسب کردند. در عین این که رسیدن به این شرایط ممکن هست، به عقیده من هدف شما نباید چیزی باشه که احتمال رسیدن بهش بسیار بسیار کمه و فاکتورهای زیادی که از اختیار شما خارجه درش دخیله. منظورم این نیست که برای رسیدن به چنین شرایطی تلاش نکنید و این موضوع رو فراموش کنید، بلکه منظورم اینه که اهداف واقع‌بینانه‌تری پیدا کنید و همون طور که محسن هم اشاره کرد ببینید که به چه دلیل نمی‌خواهید در ایران بمونید و به چه دلیل از شرایط فعلی ناراضی هستید و چرا فکر می‌کنید که کشور دیگه‌ای شرایط شما رو بهبود خواهد بخشید.


RE: هدف از رفتن به آمریکا - Karim - 13-06-2011

(13-06-2011, 06:27 AM)Babak نوشته: سال ۲۰۰۸ موقعی که من دانشجو بودم Bob Colwell که معمار اصلی پردازنده‌های Pentium اینتل بوده به دانشگاه UCI اومد و در مورد این که چجوری مهندس خوبی باشیم صحبت کرد. یادمه که صحبتش رو با نشون دادن عکس یک هواپیمای شخصی، یک قایق تفریحی مجلل، یک خونه بسیار شیک و بزرگ، و یک اتومبیل اسپرت شروع کرد و گفت اگر به دنبال این چیزها هستید، اشتباه کردید که دنبال رشته‌های مهندسی رفتید! بعد عکس یک خونه خوب و یک ماشین خوب رو نشون داد و گفت اگر دنبال این‌ها هستید درست اومدید. البته مثال‌های نقض زیادی می‌شه برای صحبت‌های ایشون پیدا کرد و گفت که مثلا بیل گیتس، استیو جابز، لری پیج، سرگئی برین و ... همگی مهندس هستند و همگی میلیاردند، ولی این‌ها رو می‌شه استثنا تلقی کرد. کشور امریکا امکان دسترسی به شرایط اقتصادی فوق‌العاده رو ایجاد می‌کنه، اما احتمالا اگر دنبال اون شرایط هستید نباید دنبال درس و تحصیل باشید. همه این افراد بین درس و پول، دومی رو انتخاب کردند و بسیاری از این افراد نتونستند تحصیلات‌شون رو به اتمام برسونند.
من نمی‌تونم در مورد این که چه باید کرد تا به شرایط اقتصادی فوق‌العاده رسید نظر بدم، اما اونچه که در زندگی بسیاری از پولدارهای امریکایی می‌شه دید، در کنار هوش و استعداد در زمینه کاری خودشون، ریسک‌پذیری بالا، تلاش زیاد و شانسه. شما وقتی زندگی بعضی از این افراد رو نگاه می‌کنید می‌بینید که بعضی‌هاشون بارها و بارها شکست‌های وحشتناکی خورده‌اند، اما تسلیم نشده‌اند و ادامه داده‌اند.

رسیدن به چنین شرایطی ساده نیست و برای مهاجرین سخت‌تر هم هست، اما غیرممکن نیست. نمونه‌ای که همتون می‌شناسید خانم انوشه انصاری هستند که از طریق رشته‌های مهندسی ثروت بسیار زیادی کسب کردند. در عین این که رسیدن به این شرایط ممکن هست، به عقیده من هدف شما نباید چیزی باشه که احتمال رسیدن بهش بسیار بسیار کمه و فاکتورهای زیادی که از اختیار شما خارجه درش دخیله. منظورم این نیست که برای رسیدن به چنین شرایطی تلاش نکنید و این موضوع رو فراموش کنید، بلکه منظورم اینه که اهداف واقع‌بینانه‌تری پیدا کنید و همون طور که محسن هم اشاره کرد ببینید که به چه دلیل نمی‌خواهید در ایران بمونید و به چه دلیل از شرایط فعلی ناراضی هستید و چرا فکر می‌کنید که کشور دیگه‌ای شرایط شما رو بهبود خواهد بخشید.

قبل از هرچيز ميخام مجددا از اين فرصت بدست آمده استفاده كنم و ازشما بابك عزيز و بقيه دوستان كه هميشه يارو همراه بچه ها بوديد و از هيچ مشاوره و كمكي دريغ نمي كنيد، تشكر كنم.واقعا، اين نظرات و راهنمايي هاي ارزنده شما مسير را براي بسياري باز كرده و خواهد كرد و باعث شده كه تصميم گيري ها منطقي تر و صحيح تر انجام شود.
بله حق با شماست ليست پولدارترين نه تنها آمريكا بلكه همه جاي دنيا را اگر ببينيم بندرت اثري از تحصيلكرده ها مي توان ديد. ورزشكاران ، هنر پيشه ها و.. در رده هاي اول هستند.
اما بابك جان اگر افرادي كه آمريكا درس خواندند براي كار و ادامه زندگي حرفه ايي خود به ديگر كشورها مانند اروپا و.. مهاجرت كنند موفقتر نخواهند بود منظورم از نظر اقتصاديه؟




RE: هدف از رفتن به آمریکا - Babak - 13-06-2011

کریم جان فکر نمی‌کنم کشورهای دیگه از نظر شرایط اقتصادی فرصت‌های بهتری ایجاد کنند. حداقل من نمونه‌هایی سراغ ندارم که این اتفاق براشون افتاده باشه و در کشورهای اروپایی تونسته باشند موقعیت‌های بهتری پیدا کنند. به طور کلی در کشورهایی که سیستمشون سوسیالیستی‌تر هست، مالیات و عوارض هم بالاتره و این معمولا به ضرر افرادی تموم می‌شه که درآمدشون از متوسط جامعه بالاتره. تقریبا همه کشورهای اروپایی و کانادا از امریکا سوسیال‌تر هستند و به نظر من امکان رشد اقتصادی زیاد در اون‌ها کمتره. ضمن این که از نظر اقتصادی امریکا قدرتمند‌ترین کشور دنیاست و این باعث می‌شه که افراد در امریکا شانس رشد اقتصادی بالاتری داشته باشند.


RE: هدف از رفتن به آمریکا - farhad - 16-06-2011

ببخشید دوستان من این بحث رو دوباره بالا اوردم ، چند روز پیش که بابک عزیز این صحبتها رو بیان کرد گفتم شاید من متوجه نمی شم

اما هر چی بیشتر فکر می کنم کمتر به نتیجه می رسم و تقریبا به بن بست فکری رسیم

خواهشا دوستان کمک کنن تا به دید بهتری بتونیم پیدا کنیم ، حالا به چند صحبت از دوستان اشاره می کنم

(12-06-2011, 11:39 PM)Babak نوشته: ببینید به نظر من در نظر گرفتن میزان درآمد به تنهایی معیار درستی نیست و اگر صرفا به خاطر داشتن درآمد بالاتر می‌خواهید ایران رو ترک کنید، در نهایت به نتیجه خوبی نخواهید رسید. اغلب دوستانی که ایران رو ترک می‌کنند و به امریکا میان به دنبال چند هدف از جمله تحصیل در دانشگاه‌های سطح اول جهان، رسیدن به استانداردهای زندگی بالاتر در یک کشور پیشرفته از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، و داشتن درآمد مناسب هستند. رسیدن به این اهداف هست که می‌تونه سختی‌های راه رو توجیه کنه

در امریکا شما اگر در رشته کامپیوتر نرم‌افزار از دانشگاه‌های خوب دکترا بگیرید و سواد خوبی داشته باشید، می‌تونید با حقوق حدود ۱۲۰هزار دلار در سال شروع به کار کنید، اما این حقوق یک مقدار گول زننده است و نباید با معیارهای ایران به این مبلغ نگاه کرد. اول این که حدود ۳۵٪ این مبلغ برای مالیات کسر می‌شه و دوم این که بسیاری از هزینه‌ها به خصوص هزینه مسکن در شهرهایی که شرکت‌های کامپیوتری تمرکز زیادی دارند بسیار بالاست. این حقوق برای شما یک زندگی مرفه، اما نه فوق‌العاده (در استانداردهای امریکا) می‌تونه ایجاد بکنه.


در کنار این شرایط خوب، نکات منفی‌ای هم وجود داره. کار در شرکت‌های امریکایی بسیار جدیه و در عین حال آینده شغلی به هیچ وجه تضمین شده نیست. تقریبا در تمام موارد قراردادهای کاری به صورت employment at will هست که معنیش اینه که چه شما و چه شرکتی که براش کار می‌کنید هر موقع که بخواهید می‌تونید قرارداد رو فسخ کنید. به همین خاطر موقعی که شرایط اقتصادی خراب می‌شه (مثل سال ۲۰۰۱ یا ۲۰۰۹) شرکت‌ها کارمندانشون رو به راحتی اخراج می‌کنند و بسیاری از افراد کارشون رو از دست می‌دهند و زندگی می‌تونه بسیار سخت بشه، به این خاطر که اغلب افراد بعد از شروع به کار خونه می‌خرند و در امریکا بر خلاف ایران تقریبا همه برای خرید خونه وام بانکی می‌گیرند و باید ماهیانه چند هزار دلار به بانک بپردازند. با نداشتن درآمد این شرایط بسیار سخت می‌شه و بسیاری از افراد خونه‌اشون رو از دست می‌دهند چون توانایی پرداخت قسط ماهیانه رو ندارند. اتفاقی که در امریکا در سال ۲۰۰۹ افتاد.

وقتی این‌ها رو کنار هم بذارید می‌بینید که صرفا رسیدن به شرایط اقتصادی بهتر دلیل خوبی برای ترک ایران و زندگی در امریکا نیست و باید هدف‌های بلندتری داشته باشید تا تحمل این شرایط منطقی باشه.



بابک جان مورد اول قبول : درس خواندن در بهترین دانشگاههای جهان اما به چه دلیل ؟یعنی درس خواندن در بهترین دانشگاههای جهان چه مزیتی برای یک فرد مهیا می کنه ؟ خودتم گفتی که در امد مناسب ، اینده شغلی تضمین نشده ، هزینه مسکن بالا

دوم : رسیدن به استانداردهای بالا در زندگی اجتماعی و سیاسی و .....

مزیت اینها چیه ؟ ملموس تر بگم بابک عزیز ، اینها به چه دردی می خوره زمانی که اینده شغلی تضمین نشده ای داشته باشی ؟

اگر در یک شرایط بد اقتصادی از سر کار اخراج شدی اینها که واسه ادم بقول معروف نون و اب نمی شه ؟؟؟

تازه به اینها این رو هم اضافه کنید که اگر زن و بچه ای هم داشته باشید ، و طبق گفته خودت قسط خونه ات رو ندی که خونتم ازی بگیرن دیگه می خوای چی کار کنی اونوقت ؟

اخه ادم سر زندگیش که ریسک نمی کنه ؟ 5 سال تحت سختترین شرایط درس خوند ، با کلی مکافات و سختی پذیرش بگیری ، بعد 5 سال تحت شرایط سختتر درس خوند ، اخرش هم صبح که از خواب پا می شی نمی دونی امروز اخراج می شی یا نه ؟
اصلا ادم بهترین و عالی ترین تلاش ها رو می کنه برای رسیدن به بهترین و عالی ترین شرایط نه شرایط متوسط در یک جامعه دیگه ؟؟؟؟!!!

(13-06-2011, 03:15 AM)m0h3n نوشته: ضمن تایید حرف های بابک بنظر من دوستانی که قصد ترک ایران رو دارند واقعا باید اهداف خودشون رو مدنظر قرار بدن.

همیشه معتقدم هر چقدر اهداف شما برای ترک ایران قوی تر باشد، پایه ماندگاری در خارج از ایران محکم تر هست، شک نکنید !



محسن جان هدفهای قوی مگر از مقایسه شرایط در دو مکان اینجا و انجا بدست نمی یاری ؟

مثلا اینجا همچین چیزی ندارم که تو اونجا بهش می رسم ؟ البته در مقابل چه چیزی را باید از دست بدم ؟

شماتیک تر بگو محسن جان ، مثال بزن خواهشا ، کلی گویی نکن


(13-06-2011, 06:27 AM)Babak نوشته: سال ۲۰۰۸ موقعی که من دانشجو بودم Bob Colwell که معمار اصلی پردازنده‌های Pentium اینتل بوده به دانشگاه UCI اومد و در مورد این که چجوری مهندس خوبی باشیم صحبت کرد. یادمه که صحبتش رو با نشون دادن عکس یک هواپیمای شخصی، یک قایق تفریحی مجلل، یک خونه بسیار شیک و بزرگ، و یک اتومبیل اسپرت شروع کرد و گفت اگر به دنبال این چیزها هستید، اشتباه کردید که دنبال رشته‌های مهندسی رفتید! بعد عکس یک خونه خوب و یک ماشین خوب رو نشون داد و گفت اگر دنبال این‌ها هستید درست اومدید. البته مثال‌های نقض زیادی می‌شه برای صحبت‌های ایشون پیدا کرد و گفت که مثلا بیل گیتس، استیو جابز، لری پیج، سرگئی برین و ... همگی مهندس هستند و همگی میلیاردند، ولی این‌ها رو می‌شه استثنا تلقی کرد. کشور امریکا امکان دسترسی به شرایط اقتصادی فوق‌العاده رو ایجاد می‌کنه، اما احتمالا اگر دنبال اون شرایط هستید نباید دنبال درس و تحصیل باشید. همه این افراد بین درس و پول، دومی رو انتخاب کردند و بسیاری از این افراد نتونستند تحصیلات‌شون رو به اتمام برسونند.
من نمی‌تونم در مورد این که چه باید کرد تا به شرایط اقتصادی فوق‌العاده رسید نظر بدم، اما اونچه که در زندگی بسیاری از پولدارهای امریکایی می‌شه دید، در کنار هوش و استعداد در زمینه کاری خودشون، ریسک‌پذیری بالا، تلاش زیاد و شانسه. شما وقتی زندگی بعضی از این افراد رو نگاه می‌کنید می‌بینید که بعضی‌هاشون بارها و بارها شکست‌های وحشتناکی خورده‌اند، اما تسلیم نشده‌اند و ادامه داده‌اند.

رسیدن به چنین شرایطی ساده نیست و برای مهاجرین سخت‌تر هم هست، اما غیرممکن نیست. نمونه‌ای که همتون می‌شناسید خانم انوشه انصاری هستند که از طریق رشته‌های مهندسی ثروت بسیار زیادی کسب کردند. در عین این که رسیدن به این شرایط ممکن هست، به عقیده من هدف شما نباید چیزی باشه که احتمال رسیدن بهش بسیار بسیار کمه و فاکتورهای زیادی که از اختیار شما خارجه درش دخیله. منظورم این نیست که برای رسیدن به چنین شرایطی تلاش نکنید و این موضوع رو فراموش کنید، بلکه منظورم اینه که اهداف واقع‌بینانه‌تری پیدا کنید و همون طور که محسن هم اشاره کرد ببینید که به چه دلیل نمی‌خواهید در ایران بمونید و به چه دلیل از شرایط فعلی ناراضی هستید و چرا فکر می‌کنید که کشور دیگه‌ای شرایط شما رو بهبود خواهد بخشید.



بابک جان من می گم هر کس صزف علاقه اس کار کنه مطمئنا می تونه موفق بشه ، پس اینکه مهندسی خوندیم یا نه اصلا نمی تونه تعیین کننده باشه

خوب یایک جان ما که نمی تونیم دنبالدرس نباشیم وگرنه اونجا اصلا نمی تونیم بمونیم

خودتم می دونی باید تحصیلات را تمام کرد و بعد رفت دنبال کار تا بتونیم گرین کارت بگیریم

اما بعدش چه راههایی است برای بهتر شدن ؟ یعنی اوج ارزوهامون باید همین باشه ؟ به طور مثال شما که الان اونجا هستی برای بالا رفتن حقوقت ، بهتر شدن شرایط کاریت ، استخدام در شرکت های معتبرتر و کلا نمی گم پرش به یکباره

اما بصورت پله پله چه راههایی هست ؟ مگر گفته نمی شه بهترین کشور از نظر اقتصادی ؟ خوب یعنی تو این کشور همین که به کار کارمندی رسیدی و حقوق تقریبا 6000 در ماه دیگه نمی تونی بالا تر بری؟

بابا همه اینها رو گفتم بگم بیاد در کنار گفتن تمام واقعیت ها و ریسک و خطر های و سختی ها

بگید چه مزیت هایی واسه پیشرفت وجود داره ؟ بگید چه کارهایی میشه اینجا انجام داد تا زندگی بهتری داشت ، کار بهتری داشت ، که تو بقیه کشور ها امکانش نیست ؟تا شاید راهنمایی باشه واسه ما ؟ تا یک روزی هم اگر سختی ها خواست بر ما غلبه کنه بدونیم اونجا در کنار تمام بدیهاش چه خوبی هایی داره که ما داریم تلاش می کنیم ؟ بدونیم چرا امریکا و چرا نه اروپا و چرا نه استرالیا و نه چرا کانادا ؟




RE: هدف از رفتن به آمریکا - Babak - 17-06-2011

مزایای زندگی در امریکا از نظر من این‌هاست:


۱. در کشوری زندگی نمی‌کنم که همسایه‌ام دو تا بنز آخرین مدل داشته باشه بدون این که هیچ دانش یا هنری داشته باشه و وقتی از شغلش می‌پرسی با افتخار بگه «من قاچاقچیم»! اغراق نمی‌کنم این مساله برای من پیش اومده بود و مطمئنا بسیاری از شما هم موارد مشابهی دیدید.

۲. امریکا کشوریه که اگر در حد متعارف تلاش کنید، می‌تونید استانداردهای خوبی برای زندگی خودتون ایجاد کنید. مثلا یک منزل مناسب، اتومبیل مناسب، خدمات درمانی مناسب و ... داشته باشید.

۳. حقوق شهروندی من در قانون به طور صریح نوشته شده و کسی چون پول یا مقام بالاتری داره نمی‌تونه به راحتی از قانون تخطی کنه و حقوق من رو سلب کنه.

۴. شما اگر شرکتی تاسیس کنید، هر روز لازم نیست نگران این باشید که دولت ممکنه یک قانون جدید وضع کنه یا شرایطی ایجاد کنه که تمام زحمت‌های عمر شما به باد بره.

۵. قانون‌گریزی ساده نیست و عواقبش بسیار سنگینه.

۶. اگر کاربلد باشید و حاضر باشید ریسک کنید، می‌تونید به موفقیت‌های اقتصادی بسیار زیادی برسید. مثلا اگر خودتون شرکت بزنید و در رشته تخصصی‌اتون کار کنید، شاید میلیاردر نشید، ولی احتمال این که چندین میلیون دلار پول به دست بیارید کاملا وجود داره.